نه فقط حضرت ایشان بلکه عموم کسانی که پرچم مدارا و تسامح و تساهل و دموکراسی و تحمل مخالف و روشنفکری را مانند چماق بر سر منتقدین خود می کوبند تعریف دوگانه ای از دموکراسی دارند. در منظر این دوستان اگر نامزد پیروز فرد مورد نظر آنها باشد ایران بهترین شکل دموکراسی را دارد و اگر نامزد پیروز رقیب یا مخالف آنها باشد تقلب و مهندسی آرا نام می گیرد.
اساسا این گروه همه چیزشان شبیه هم است در حوزه های فرهنگی و اجتماعی و حوزه اندیشه هم اینگونه رفتار می کنند مثلا در همین سینما اگر فیلم مد نظر آنها بفروشد می گویند مخاطب اندیشمند و فرهیخته ولی اگر فیلم از آن فرد هم فکر آنها نباشد می گویند فیلم عوام پسند است و مردم ساده پسندند.
اگر در مطالب و ابراز نظرشان توهین و فحش باشد می گویند آزادی بیان است ولی اگر چواب بدهی می گویند هوچیگری و نقد ناپذیری.
اگر سوال کنند اسمش آزادی اندیشه است ولی اگر سوال کنی می گویند تفتیش عقاید است.
اگر سطل آشغال آتش و بانک و اتوبوس آتش بزنند اسمش اعتراض مدنی است ولی اگر در برابرشان اعتراض کنی چماقدار و خشونت طلب می نامندت.
در یک کلام حوزه سیاست و فرهنگ و مدیریت فقط باید در انحصار آنها باشد و از منظر آنها مخالف خوب مخالف مرده است .
انگار غربی ها هم این منش را دارند نمی دانم کدام یک از هم آموخته اند. القاعده خوب القاعده ای است که شیعه بکشد القائده بد القائده ای است که انسان غربی را بکشد. دیکتاتور خوب دیکتاتوری است که در بحرین شیعه بکشد
آری این چنین است برادر!
اگر کسانی که در هردوره پیروزی رقیب را به این آسانی می پذیرند و به جای سطل اشغال آتش زدن پیام تبریک برای مخالف خود می فرستند روشنفکر نیستند توصیه می کنم به این منش خود افتخار کنند ولو اینکه همیشه از نظر اصلاح طلبان و روشنفکر نمایان متهم باشند.
به هر حال امیدوارم مدعیان روشنفکری و دموکراسی آداب برد و باخت را در همه حوزه ها ی فرهنگی و سیاسی یاد بگیرند. و انتخاباتشان مثل جشنواره سینمایی شان نباشد.
لطیفه ای است مشهور که می گویند در یک مسابقه فوتبال به دلیل دوستی خاله خرسه یکی از بازی کنان در گل زدن به دروازه خودی مربی از روی نیمکت فریاد می زد که احتیاجی به دفاع نیست ماردونا را رها کنید غضنفر را بگیرید.
حالا حکایت ارایش سیاسی و توهمات عجیب دوستان اصولگرا در انتخابات اخیر است که با دست خودشان خودشان را بازنده کردند و جالب آنکه هر کدام خود را از قبل پیروز میدان می دانستند .
اصلاح طلبانی که درمناظرات نسبت به اصول خودشان اصولگراتر بودند و تا دقیقه آخر از خاتمی و هاشمی دفاع کردند ولی اینها حتی از مثبتات خودشان و دولت حرف نزدند تا منصفانه عیبهایش را نقد کنند.
آنها یک خاتمی داشتند تا در عین دلخوری گوش به حرفش بدهند و کنار بکشند و اینها برای آمدن احساس تکلیف کردند اما برای کنار رفتن احساس تکلیف نکردند. برای همین قبل از انتخابات نوشتم که احساس تکلیف کردن با تکلیف شناسی تفاوت دارد و تفاوتش در یک کلمه تعریف می شود و آن هم بصیرت است.
خیلی از دوستان حزب اللهی دو آتشه به خاطر این موضع و مطلب و تحلیل مرا شماتت کردند و به جای گریبان چاک کردن برای یک گفتمان برای مصداق سینه چاک کردند و مرا متهم به محافظه کاری کردند اما امروز کارنامه رفتارشان پیش چشمانشان است . از این بدتر خرج کردن همه چیز پای یک رقابت در درون ساختار نظام است که هزینه های دیگری دارد که به مرور مشخص خواهد شد.
رئیسجمهور چچن از روحانیت این کشور خواست تا مانع مشارکت جوانان این کشور در درگیریهای سوریه شوند.
«رمضان قدیروف» رئیسجمهور چچن از روحانیت این کشور قفقاز شمالی خواست تا با آگاهی بخشیدن به جوانان این کشور مانع مشارکت آنان در درگیریهای سوریه شوند.
قدیروف گفت که کودکان از خانوادههای محروم برای غارت و خشونت از اروپا به سوریه میروند.
رئیسجمهور چچن گفت: روحانیون معتبر ادعا میکنند که در سوریه جهاد وجود دارد و این در حالی است که در آنجا جنگ نه برای دین بلکه برای قدرت و منابع در جریان است.
پیش از این نیز مرکز مطالعات بینالمللی لندن نیز در گزارشی اعلام کرده بود که 600 شبه نظامی از کشورهای اروپایی در کنار 5500 فرد مسلح خارجی دیگر در سوریه حضور دارند.
اکثر افراد مسلح اروپایی از کشورهای اتریش، اسپانیا، سوئد، آلمان و انگلیس هستند.
در همین راستا نمایندگانی از کشورهای عربی و اروپایی به طور محرمانه به دمشق رفتهاند تا از سرنوشت اتباع خود که به گروههای تروریستی مسلح در سوریه پیوستهاند، مطلع شوند.
کمیتههای مردمی کردهای سوریه کنترل 3 روستا در ریف شمالی حلب را به دست گرفته و آنها را از عناصر مسلح و گروههای تروریستی پاکسازی کردند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در دمشق، کمیتههای مردمی کردهای سوریه امروز جمعه موفق شدند، کنترل 3 روستای «الزیاره» و «العقیبه» و «برج القاص» از توابع ریف شمالی حلب در شمال سوریه را به دست گرفتند.
خبرنگار فارس در این ارتباط توضیح داد که در جریان پاکسازی این 3 روستا از عناصر مسلح و گروههای تروریستی و درگیریهای روی داده بین کمیتههای مردمی کرد سوریه با افراد مسلح دهها نفر از آنها کشته و زخمی شدند.
گروه تکفیری «جبهه النصره»، سرکرده و معاون گروه تروریستی «ارتش محمد» وابسته به «ارتش آزاد سوریه» را در حلب اعدام کرد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در دمشق، در ماههای اخیری که از بحران سوریه میگذرد و به ویژه در مناطقی که در کنترل و تصرف گروههای تروریستی مسلح قرار دارد، پدیده درگیری مسلحانه بین گروههای تروریستی و اختلاف و شکاف بین آنها به شدت افزایش یافته است.
این اختلافات و درگیریها بین گروههای تروریستی وابسته به «ارتش آزاد سوریه» و یا بین گروههای جهادی تکفیری «جبهه النصره» و همچنین بین گروههای تروریستی وابسته به این گروهها به چشم میخورد.
درباره علل و دلایل این درگیریها باید گفت که این دلایل مختلف و متعدد است، اما مهمترین آنها در متهم کردن یکدیگر به خیانت و تلاش برای به دست گرفتن رهبری و سرکردگی گروههای تروریستی و دست داشتن در عملیاتهای دزدی و سرقت و ربودن و به اسارت گرفتن نمود پیدا میکند.
پدیده درگیری مسلحانه بین گروههای تروریستی هم اکنون به شکلی گسترده در ریف ادلب در شمال غربی سوریه و حلب قابل ملاحظه است.
در آخرین اقدام از این دست فیلمی در پایگاههای مختلف اینترنتی و شبکههای اجتماعی اینترنتی منتشر شده که نشان میدهد، عناصر «هیئت شرعی» وابسته به «جبهه النصره» اقدام به اعدام میدانی «محمود المجدمی»، سرکرده گروه تروریستی «ارتش محمد» وابسته به ارتش آزاد سوریه در شهر حلب در شمال سوریه کرد.
«محمود المجدمی»، سرکرده گروه تروریستی «ارتش محمد» متهم به کشتن شماری از عناصر جبهه النصره و دست داشتن در جنایاتی همچون سرقت و فروش صابون و کیسههای پلاستیکی به حساب جبهه النصره شده بود.
شخصیت حضرت محمد (ص) در اشعار مولانا و شخصیت حضرت محمد (ص) از دیدگاه مولانا
در عالم معنا، از تعصبات و تنگنظریها که بگذریم،
واقعیت آن است که مولانا یک صداست که در هر جای جهان که بهتر شنیده شود، به آنجا
بیشتر تعلق دارد. به عنوان مثال، اگر کسی در صحراهای آفریقا یا در دشتهای سیبری
یا در سرزمینهای دور آمریکای لاتین یا آمریکای شمالی یا در جزیرهای دور در
اقیانوس ارام حرف او را بهتر و عمیقتر از من فارسی زبان بفهمد و هضم کند، آن وقت
در باطن مولوی بیشتر از من به او تعلق دارد. میراث مولوی آوا و صوت نیست بلکه یک
صداست که حامل پیامی است که بیش از همه به آن گوش و آن دلی تعلق دارد که او بهتر
بفهمد و بشنود. بلا تشبیه، پیامبر ما (ص)، رسول عربی است اما تاریخ تمدن اسلامی
نشان میدهد که صدای او در خارج از عربستان بهتر شنیده شده است تا در مولد او و در
عین حال این مطلب چیزی از افتخار عرب در عربی بودن رسول خدا (ص) کم نمیکند. در
عالم معنا، اینجایی یا آنجایی بودن ملاکهای دیگری دارد:
گفت
بوی بلعجب آمد به من همچنان
که مصطفی را از یمن
تا
پیمبر گفت بر دست صبا از یمن
میآیدم بوی خدا
از
اویس و از قرن بوی عجب مصطفی
را مست کرد و پر طرب
ای شاه شاهان جهان الله، مولانا علی
ای نور چشم عاشقان الله، مولانا علی
***
حمد است گفتن نام تو ای نور فرخ نام تو
خورشید و مه هندوی تو الله، مولانا علی
***
خورشید مشرق خاوری در بندگی بسته کمر
ماهت غلام نیک پی الله، مولانا علی
***
خورشید باشد ذرهای از خاکدان کوی تو
دریای عمان شبنمی الله، مولانا علی
***
موسی عمران در غمت بنشسته بد در کوه طور
داود میخواندت زبور الله، مولانا علی
***
آدم که نور عالم است عیسی که پور مریم است
در کوی عشقت در هم است الله، مولانا علی
***
داود را آهن چو موم قدرست نموده کردگار
زیرا به دل اقرار کرد الله، مولانا علی
***
آن نور چشم انبیا احمد که بد بدر دجا
میگفت در قرب دنا الله، مولانا علی
***
قاضی و شیخ و محتسب دارد به دل بغض علی
هر سه شدند از دین بری الله، مولانا علی
***
گر مقتدای جاهلی کردست در دین جاهلی
تو مقتدای کاملی الله، مولانا علی
***
شاهم علی مرتضی بعدش حسن نجم سما
خوانم حسین کربلا الله، مولانا علی
***
آن آدم آل عبا دانم علی زین العباد
هم باقر و صادق گوا الله، مولانا علی
***
موسی کاظم هفتمین باشد امام و رهنما
گوید علی موسی الرضا الله، مولانا علی
***
سوی تقی آی و نقی در مهر او عهدی بخوان
با عسکری رازی بگو الله، مولانا علی
***
مهدی سوار آخرین بر خصم بگشاید کمین
خارج رود زیر زمین الله، مولانا علی
***
تخم خوارج در جهان ناچیز و ناپیدا شود
آن شاه چون بیدار شود الله، مولانا علی
***
دیو و پری و اهرمن، اولاد آدم مرد و زن
دارند این سر در دهن الله، مولانا علی
***
اقرار کن اظهار کن مولای رومی این سخن
هر لحظه سر من لدن الله، مولانا علی
***
ای شمس تبریزی بیا بر ما مکن جور و جفا
رخ را به مولانا نما الله، مولانا علی
نماد شیطان در 22 بهمن 1390 به آتش کشیده شد.
این بار باید این نماد را سنگ زد تا چشم صهیونیست ها و اُمَلاشون مثل ملک عبدالله کور بشه.