شعر پرشور مولانا در وصف حضرت علی(ع) و دیگر ائمه

ای شاه شاهان جهان الله، مولانا علی

ای نور چشم عاشقان الله، مولانا علی

***

حمد است گفتن نام تو ای نور فرخ نام تو

خورشید و مه هندوی تو الله، مولانا علی

***

خورشید مشرق خاوری در بندگی بسته کمر

ماهت غلام نیک پی الله، مولانا علی

***

خورشید باشد ذره‌ای از خاکدان کوی تو

دریای عمان شبنمی الله، مولانا علی

***

موسی عمران در غمت بنشسته بد در کوه طور

داود می‌خواندت زبور الله، مولانا علی

***

آدم که نور عالم است عیسی که پور مریم است

در کوی عشقت در هم است الله، مولانا علی

***

داود را آهن چو موم قدرست نموده کردگار

زیرا به دل اقرار کرد الله، مولانا علی

***

آن نور چشم انبیا احمد که بد بدر دجا

می‌گفت در قرب دنا الله، مولانا علی

***

قاضی و شیخ و محتسب دارد به دل بغض علی

هر سه شدند از دین بری الله، مولانا علی

***

گر مقتدای جاهلی کردست در دین جاهلی

تو مقتدای کاملی الله، مولانا علی

***

شاهم علی مرتضی بعدش حسن نجم سما

خوانم حسین کربلا الله، مولانا علی

***

آن آدم آل عبا دانم علی زین العباد

هم باقر و صادق گوا الله، مولانا علی

***

موسی کاظم هفتمین باشد امام و رهنما

گوید علی موسی الرضا الله، مولانا علی

***

سوی تقی آی و نقی در مهر او عهدی بخوان

با عسکری رازی بگو الله، مولانا علی

***

مهدی سوار آخرین بر خصم بگشاید کمین

خارج رود زیر زمین الله، مولانا علی

***

تخم خوارج در جهان ناچیز و ناپیدا شود

آن شاه چون بیدار شود الله، مولانا علی

***

دیو و پری و اهرمن، اولاد آدم مرد و زن

دارند این سر در دهن الله، مولانا علی

***

اقرار کن اظهار کن مولای رومی این سخن

هر لحظه سر من لدن الله، مولانا علی

***

ای شمس تبریزی بیا بر ما مکن جور و جفا

رخ را به مولانا نما الله، مولانا علی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد