گام به گام بسوی تخریب فرهنگ دینی!

 

گام به گام بسوی تخریب فرهنگ دینی!

چنان‏چه کسی فرصت کند این ویژه‏نامه‌ی حدود 300 صفحه‌ای را مطالعه نماید، خواهد دید موج رسانه‌ای که در سایت‏ها و روزنامه‌ها بر ضد این ویژه نامه به راه افتاده است از قبل در مهندسی برنامه‌ی لیدر جریان انحرافی برای تهیه‌ی آن دیده شده بود

.

گروه فرهنگی - اجتماعی برهان/ حجت الاسلام قاسم روانبخش؛ در شماره‏ی ابتدایی این سلسله مقالات که به قلم حجت الإسلام روانبخش نگاشته شده، به بررسی اهداف کلی نشریه‏ی خاتون از جمله انحراف اذهان عمومی جامعه از مسایل اصلی چون انقلاب‏های منطقه، تحولات غرب و انتخابات سرنوشت‏ساز مجلس شورای اسلامی پرداختیم در مقاله‏ی پیش‏رو به بررسی مهندسی فرهنگی موجود در نشریه‏ی خاتون که در راستای تخریب فرهنگ دینی است خواهیم پرداخت:

 

مدتی است که لیدر جریان انحرافی در مرآ و منظر رسانهای وجود ندارد و کمتر دیده میشود، به طوری که برخی تصور میکنند آقای رییس جمهور نسبت به این جریان متنبه شده و قرار است انشاء الله اتفاق خوبی بیفتد و مردم شاهد جدایی دکتر «احمدی نژاد» از لیدر جریان انحرافی باشند. ولی کسانی که دارای تحلیل سیاسی هستند میدانند که موضوع تا حدود زیادی پیچیدهتر شده و جریان انحرافی در تلاش است با ورود به مرحلهی دیگر که چندان تنش آفرین هم نیست اهداف خود را دنبال میکند. بنابراین مصلحت بر این است که رهبر جریان انحرافی در این شرایط زیاد آفتابی نشود و به شخصیت تأثیرگذار پشت صحنه بدل گردد. البته پس از آن که اقداماتش مؤثر افتاد در زمان مناسب دوباره به عرصهی سیاسی باز خواهد گشت.


 

 

 

یکی از اقداماتی که میتوانست اعتبار آسیب دیدهی رییس جمهور و به دنبال آن «مشایی» را اصلاح کند، انتخاب یکی از سرداران سپاه به عنوان وزیر نفت بود. دادن این امتیاز بزرگ، حاوی این پیام است که ما با بسیج و سپاه مشکلی نداریم بلکه با شخص «مصلحی» مشکل داشتیم! و در آن مسأله که بین ما و مقام معظم رهبری اختلافی بود، بحث ما بر سر شخص ایشان است. پس این اقدام میتواند بدنهی اصلی اصولگرایی را که در موضوع عزل مصلحی نسبت به ولایی بودن رییس جمهور و اطرافیانش دچار تردید شدهاند، ترمیم نماید تا زمینه را برای همکاری نیروهای ارزشی و ولایی استانها که دل زده شدهاند، فراهم آورد و از سوی دیگر قلع و قمع نیروهای ارزشی که در استانها آغاز شده، توجیه بردار باشد.

 

دومین گامی که جریان انحرافی در دوران پرده نشینی و حضور در اتاق فکر انحراف در حال بر داشتن است، فعالیت رسانهای غیر مستقیم است تا از این راه نیز به ترمیم چهرهی مشایی بپردازد و هم رسالت خود را در تخریب فرهنگ دینی به انجام برساند. چاپ ویژه نامهای مانند «خاتون1» گرچه این گونه برداشت میشود که به زیر سؤال بردن چادر و رنگ مشکی آن اختصاص یافته است ولی باید توجه داشت که این تابلو یک تابلوی انحرافی و سرکاری است؛ منظور اصلی، تطهیر و ترمیم چهرهی مشایی است.

 

چنان چه کسی فرصت کند این ویژه نامهی 300 صفحهای را مطالعه نماید، خواهد دید موج رسانهای که در سایتها و روزنامهها بر ضد این ویژه نامه به راه افتاده است از قبل در مهندسی برنامهی لیدر جریان انحرافی برای تهیهی آن دیده شده بود. توضیح این که پس از رسوایی اخیر این جریان، دیگر کسی اقبالی به حرفها و سخنان این شخص و حتی رییس جمهور که تحت تأثیر این فکر قرار گرفته بود، نشان نمیدهد.

 

دیگر لوحهای فشردهی ارسالی از سوی مشایی به سراسر کشور، تأثیری ندارد. بنابراین، باید وارد مرحلهی دیگری شد و تاکتیکها را تغییر داد؛ تهیهی یک ویژه نامهی قشنگ و جذاب با کاغذ گلاسه و تمام رنگی که تبلیغات آن را رسانههای مخالف جریان انحرافی به عهده بگیرند، شاید بتواند مؤثر افتد. طبیعی است که با حساس شدن ذهن جوانان، همه به سراغ تهیهی نسخهای از این ویژهنامه خواهند رفت که انبوه به چاپ رسیده و در دکههای روزنامهفروشی رایگان توزیع میگردد. مطالعهی این ویژهنامه میتواند به هدف اصلی رهبر جریان انحرافی کمک شایانی بنماید، زیرا جای جای این ویژهنامه در صدد توجیه گفتارها و کردارهای وی برآمده و از او دفاع شده است. به عنوان نمونه:

 

گام بعدی جریان انحرافی در دوران پرده نشینی فعالیت رسانهای غیر مستقیم است تا از این راه نیز به ترمیم چهرهی مشایی بپردازد و هم رسالت خود را در تخریب فرهنگ دینی به انجام برساند. چاپ ویژه نامهای مانند «خاتون1» گرچه این گونه برداشت میشود که به زیر سؤال بردن چادر و رنگ مشکی آن اختصاص یافته است ولی باید توجه داشت که این تابلو یک تابلوی انحرافی و سرکاری است؛ منظور اصلی، تطهیر و ترمیم چهرهی مشایی است.

 

1. در مصاحبهی آقای «ابراهیم فیاض» که دربارهی ضرورت تهیهی چارچوب نرم افزاری جنسی پس از انقلاب است، ناگهان موضوع مکتب ایران مطرح شده و به دفاع از مشایی میپردازد و در پاسخ بیربط به این سؤال که آقای دکتر شما هم مشکل را در نگاه کمیسیون فرهنگی دولت میدانید؟ میگوید: «در شرایط فعلی، مهندس مشایی یک چیزی گفته تحت عنوان مکتب ایران، او میگوید اسلامی که در ایران است، اسلام واقعی است، منظورش اصفهان است، سلمان فارسی است. منظورش اسلامی است که سعدی، حافظ و مولوی معرفی میکنند.

 

بعد اینها میگویند مکتب ایران یعنی مکتب غیراسلامی. آن آقا آمده در نماز جمعه گفته این حرفها شرک آلود است. خب من صحبتهای آقای مشایی را خواندم ایشان میخواهد بگوید اسلامی که در ایران باز تولید شده است آن اسلامی که در آثار سعدی و حافظ است، اگر اینها شرک آلودند حرف او هم شرک آلود است. متأسفانه نمیدانم چرا اینها این طور موضع میگیرند. انسان مات میماند. من توقع نداشتم امام جمعهی تهران یک بحث روزنامهای را بدون این که کامل خوانده باشد، مطرح کند. اصلاً ندیده که چه چیزی گفته شده! خود امام هم اسلام ایرانی را باز تولید کرد.

 

انقلاب اسلامی ایران هم اسلام ایرانی بوده است. شهید مطهری در آن بوده، امام در آن بوده، مراجع دیگر هم در آن بودهاند و حوزهی علمیه هم در آن بوده است. اینها همه ساختارهای مکتب ایران است و علامه طباطبایی نیز همین طور است. آیا اینها شرک آلود است؟ بعضی متأسفانه دارند حسابهای درون گروهی را به شکل کشوری و اعتقادی تبدیل میکنند.»[1]همان گونه که ملاحظه میکنید، این نویسنده به دنبال بحث حجاب نیست بلکه با رسالتی که بر دوشش گذاشتهاند میخواهد با هو کردن [تخریب] طرف مقابل از جمله امام جمعهی تهران از رهبر جریان انحرافی دفاع کند و چهرهی او را باز سازی کند.

 

دربارهی این بخش از دفاعیات ویژهنامه از مشایی باید گفت کسانی که سخن مشایی را نقد کردهاند از جمله اینجانب، حساب درون گروهی با جریان انحرافی نداشته و مطلب او مربوط به «مکتب ایران» را از روی سایت شورای عالی ایرانیان و لوحهای فشردهی ارسالی وی به نخبگان سراسر کشور، استخراج کرده و به نقد آن پرداختهایم.[2]جالب است آقای فیاض مطلبی را که مشایی بر زبان جاری نکرده و شاید به فکرش هم نرسیده است میخواهد این گونه وانمود کند که وی میخواسته آن را بگوید! مشایی میگوید، من میگویم، از این پس باید به جای مکتب اسلام، مکتب ایران را به دنیا معرفی کرد چون مکتب اسلام دارای دریافتهای متنوعی است پس باید مکتب ایران را ترویج کنیم.

 

گرچه وی در برابر افشاگریها و استدلالهای علما و بزرگان نتوانست مقاومتی از خود نشان دهد و سریع به توجیه سخنانش پرداخت که منظورش اسلامی است که کانون آن ایران است ولی دم خروسی که از جیبش بیرون زده بود، نشان میداد که مرادش اسلام ناب محمدی نیست. به همین دلیل افزون بر ذکر دانستن ایران، در صدد احیای جشنهای نوروزی و تبلیغ شاهان باستانی و التزام به آنها را ترویج میکنند. یکی از آن موارد سخنی است که در مراسم میراث فرهنگی اظهار داشته است: «شناخت همهی زیباییها، خاطرات تلخ و شیرین، میراث آن علم، جغرافیا، ادب، تاریخ و مردم این سرزمین عین دین است.»[3]عین دین دانستن این گونه اعتقادها، نکتهای است که جای تأمل فراوان دارد.

 

2. نکتهی دیگر این است که «آیتالله مصباح» ویژگی جریان فراماسونری را این گونه معرفی کردهاند که اینها سعی مینمایند قالب را حفظ و محتوا را تغییر دهند؛ موضوعی که «میرزاملکم خان» ارمنی فراماسون به دوستانش سفارش میکرد. در این ویژهنامه همین موضوع رعایت شده، زیرا قالب ویژهنامه را زن سنتی و خاتون گرفته و با برخی از روحانیون و زنان سنتی نیز مصاحبه کردهاند تا افراد فکر کنند این ویژهنامه در پی ایجاد گفتمان حجاب است ولی در محتوا مطالبی ریخته شده که حاصل آن خداحافظی از ارزشها و از جمله حجاب است.

 

گذشته از سخنان «کلهر» که بیشتر به مبارزه با رنگ سیاه چادر برخاسته و آن را سوغات ناصرالدین شاه قاجار از انگلیس برای مردم ایران دانسته! روح این ویژهنامه، حجاب زدایی و ترویج یک نوع سکولاریسم است که میتوان مسلمان بود و برخی ارزشهای فردی را قبول داشت و در عین حال به احکام اجتماعی اسلام تن نداد. تهیه کنندگان این ویژهنامه با ظرافت و با زرنگی خاصی در صددند این اعتقاد را در خوانندگان نهادینه کنند! چاپ مکرر تصاویر زنان بیحجاب همراه با آرم حزب الله لبنان یا همراه با تصاویر «سید حسن نصر الله»[4]همراه با مطلبی دربارهی «ضاحیه» شهر تحت نفوذ حزب الله لبنان حاکی از تلاش جریان انحراف برای نهادینه کردن روح سکولاریسم است.

 

اینها میخواهند اثبات کنند که میشود نماز خواند، روزه گرفت و قرآن خواند ولی در عین حال بیحجاب بود و عجیب این که به این نوع تفکر عنوان «دیدگاههای باز!» داده، مینویسند:«برادرانی که برای اولین بار به لبنان میروند و برای اولین مرتبه وارد شهر ضاحیه - که منطقهی نفوذ و سیطرهی حزب الله است- میشوند، جا میخورند. میبینند که این منطقه دختران بیحجاب دارد و بسیاری از خانمها، بد لباس هستند، تعجب میکنند که حزب الله چگونه با این همه قدرت، اجازه میدهد این افراد با این وضعیت در این منطقه تردد داشته باشند.

 

«آیتالله مصباح» ویژگی جریان فراماسونری را این گونه معرفی کردهاند که اینها سعی مینمایند قالب را حفظ و محتوا را تغییر دهند؛ موضوعی که «میرزاملکم خان» ارمنی فراماسون به دوستانش سفارش میکرد. در این ویژهنامه همین موضوع رعایت شده، زیرا قالب ویژهنامه را زن سنتی و خاتون گرفته و با برخی از روحانیون و زنان سنتی نیز مصاحبه کردهاند تا افراد فکر کنند این ویژهنامه در پی ایجاد گفتمان حجاب است ولی در محتوا مطالبی ریخته شده که حاصل آن خداحافظی از ارزشها و از جمله حجاب است.

 

سؤال میکنند چرا حزب الله حداقل منطقهی تحت کنترل خودش را درست نمیکند؟» سپس با نقل خاطرهای از شهید «عماد مغنیه» مینویسد، ایشان در این خصوص گفتهاند: «تصوری که شما از این خانمها دارید اشتباه است. این خانمهای بیحجابی که شما میبینید اکثریت قریب به اتفاقشان نماز میخوانند، قرآن میخوانند، روزه میگیرند و در انتخابات به حزب الله رأی میدهند، نه جنبش لاییک امل. حتی بعضی از این خانمهای بیحجاب نماز شب میخوانند. اینها فقط حجاب را رعایت نمیکنند. ما باید سعی کنیم آنها را جذب کنیم تا زمینهی اصلاحشان فراهم شود.» سپس نویسنده اظهار نظر میکند که: «جالب است کسی که از طرف جهان غرب به عنوان تروریست معرفی میشد، این قدر دیدگاههای بازی داشت.»[5]  

 

به تهیه کنندگان این ویژهنامه میگوییم میان ایران و لبنان تفاوت اساسی وجود دارد؛ در ایران اکثریت مردم شیعهی دوازده امامی هستند و 32 سال است که از تشکیل حکومت اسلامی میگذرد ولی لبنان کشوری است که میتوان کلکسیون ادیان و مذاهب نامید و در شهر ضاحیه نیز ادیان و فرق دیگری غیر از شیعیان وجود دارند. افزون بر آن، حزب الله پس از سالها مبارزه هنوز موفق به تشکیل حکومت اسلامی نشده است، بلکه توانسته به مدیریتی مطلوب، همهی گروهها را حول محور رهبر حزب الله منسجم کند، بنابراین حزب الله در مسیر شدن است و انقلاب اسلامی ایران در حال بودن.

 

همان گونه که «شهید عماد مغنیه» گفته است. «ما باید سعی کنیم آنها را جذب کنیم تا زمینهی اصلاحشان فراهم شود.» بی تردید چنان چه روزی حزب الله بتواند حکومتی مانند ایران تشکیل دهد اجرای حجاب با مدل اسلامی آن از قطعیات خواهد بود. جریان انحرافی با قرینه سازی لبنان میخواهد این فکر باز! را به مشایی و احمدی نژاد نسبت دهد و بگوید در ایران نیز باید به همین سو حرکت کنیم.

 

تصویر صفحهی 71 این ویژهنامه که دختران بد پوشش عکس احمدی نژاد را در دست گرفتهاند، در کنار تصویر دختر بد حجاب لبنانی که آرم حزب الله بر سینه دارد و تصاویر دختران بد حجاب در صفحهی 248 که در حال خواندن دعا هستند، مؤید این مطلب است که اینها در صدد اجرای همین تفکر سکولاریستی در امر حجاباند. سپس با چاپ عکسی از بازدید مشایی از نمایشگاه عکس خانم «لیلا اوتادی» در حالی که در کنار او ایستاده و بخشی از موهای وی نیز از زیر روسری بیرون زده است و اخبار دیدارهای مشایی با «هدیه تهرانی»، یک خوانندهی پاپ، یک هنر پیشهی سینما ـ «مهناز افشار»، «مهتاب کرامتی» و «الناز شاکردوست» ـ و درج بخشی از صحبتهای وی در دیدار با هنرمندان از جمله «مثل دف و گیتار متفاوت باشیم ولی همدل، در صدد اثبات این نکته است که در حال حاضر بهترین نماینده‌‌ی این تفکر باز! در ایران جناب آقای مهندس رحیم مشایی است.

 

تهیه کنندگان سپس مطلبی از رحیم مشایی مربوط به 8 مرداد 89 آوردهاند که وی گفته است: «بعضیها صرفاً به رعایت ظواهر دینی بسنده کرده و به رعایت ظاهر راضی میشوند که این امر ناشی از خود خواهی است. زیرا بعضیها میخواهند با ظهور ظواهر دینی صرفاً خودشان را اثبات و از مظان برخی اتهامات دور کنند ....» وی این گونه افراد را نهروانی نامیده تصریح مینماید: «نهروانیها کسانی هستند که نگاه و تعریفشان دربارهی شاهکار آفرینش یعنی انسان و اموری مثل دینداری و عبادت، بر اساس یک برداشت سطحی و سلیقهای و بر خلاف حقیقت دین و فلسفهی خلقت جهان است و نهروانیهای بد خیم آنهایی هستند که حتی به ظاهرگرایی و نگرش سطحی خود ایمان ندارند و همین جماعت در آیندهی نزدیک در مقابل اشخاص و آرمانهایی خواهند ایستاد که امروز مدعی جان نثاری برای آنها هستند.»[6]

 

وی بر اساس همان نظریهی باطل در مراسم تودیع و معارفهی معاون سازمان میراث فرهنگی با تأکید بر این که «این انحراف است که کسی زیبایی را در فرار از انسانها جستوجو کند»، میگوید: «نباید ورود یک گردشگر خارجی به کشور، ما را به هراس بیندازد. هنوز فکر میکنند روسری یک ذره تکان بخورد همهی عالم به هم میریزد، در حالی که این توهمه، دروغه «و» زیبایی وسیلهی شیطان نمیشود، این منطق خیلی وارونه است. منجلاب وسیلهی شیطان است، سیاهی، فقر، زشتی، پلشتی و پلیدی وسیلهی شیطان است... ؛ در زیبایی و علم باید خدا را جستوجو کرد، در قدرت باید خدا را جستوجو کرد، عرفان این است.»[7]

 

3. نکتهی دیگری که در این ویژهنامه میتوان دید، نشان دادن زن در «مکتب ایران» است. تهیه کنندگان این ویژهنامه که زیر نظر رهبر جریان انحرافی ایفای نقش میکنند، سعی کردهاند تا زن ایرانی در مکتب ایران را به تصویر بکشند. از این رو به حجاب دوران ایران قبل از اسلام با عنوان «زن در منشور تاریخ ایران، راهی هفت هزار ساله تا ملکوت شیدایی» پرداخته در بخش مربوط به زنان در دورهی هخامنشی تصویری از یک زن درج میکند که بسان زنان امروزی شال بر سر دارد و سینه و گردن او نپوشیده است و بخشی از موهای وی هویداست در کنار این تصویر مطلبی دربارهی «آناهیتا»، ایزد بانوی آبان در دنیای هخامنشی میآورد و او را این گونه توصیف میکند: «بازوان زیبا و سپیدش که به زیورهای با شکوه دیدنی آراسته است به ستبری کتف اسبی است ... گوشوارههای زرین چهارگوشهای از گوشها آویخته و گردنبندی بر گردن نازنین خویش بسته، او کمر بر میان بسته است تا ..... هایش زیباتر بنمایانند و دلنشینتر شوند ....»[8](*)

 

پی‌نوشت‏ها:

 

 1-  ویژهنامهی خاتون 1، ص 45.

 

 2ـ لوحهای فشردهی مشایی دربارهی مکتب ایران در دفتر نشریهی پرتو موجود است.

 

 3ـ سخنرانی در همایش ایران مرز پرگهر به نقل از شفاف نیوز، 18 آبان 89.

 

 4 ـ نشریهی خاتون، صص 69 و71

 

 5 ـ ویژهنامهی خاتون، ص 6

 

6ـ ویژهنامهی خاتون، صص 141-140

 

7 ـ نشریه‌ی پرتو سخن به نقل از خبرگزاری فارس، تاریخ 18/2/87

 

8- ویژهنامهی خاتون، ص 199

  

*حجت الاسلام قاسم روانبخش؛ عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)/ انتهای متن/

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد