حجاب چیست چادر یا ...؟

 

حجاب چیست چادر یا ...؟

تلاش برای یک دست کردن زنان ایرانی و براندازی حجاب از نوع چادر و سپس برداشتن گام‌های بعدی برای براندازی حجاب به صورت گام به گام؛ اظهارنظرهای آقای «کلهر» در ویژه‌نامه‌ی خاتون درباره‌ی چادر و رنگ سیاه از چند جهت قابل تأمل است

!

 

 

گروه فرهنگی – اجتماعی برهان/ حجت الاسلام روانبخش؛ در دومین مقاله از سلسله مقالات حجت الاسلام روانبخش در نقد نشریه‏‏ی خاتون به سیاست‏گذاری کلی این نشریه در راستای تخریب فرهنگ دینی پرداختیم در این مقاله به ریشه‏یابی این نوع سیاست‏گذاری خواهیم پرداخت:

 

متأسفانه مسؤولان فرهنگی کشور که تکلیف دینی و قانونی آنها ترویج ارزشهای الهی در جامعه است در طول 32 سال انقلاب اسلامی وظیفهی خود را انجام نداده بلکه غالباً به عکس در جهت فرهنگ زدایی حرکت کردهاند! یکی از ارزشهای الهی در جامعه، حجاب و چادر برای حفظ عفاف خانمهاست. متأسفانه از دولت آقای هاشمی گرفته تا دولت آقای خاتمی و اکنون دولت آقای احمدینژاد، هیچ کدام وظیفهی دینی خود را انجام ندادهاند.


 

به نظر میرسد که این افراد یا اعتقاد چندانی به این حکم ضروری اسلام نداشته و یا توجه به آن ندارند. از این رو، آقای هاشمی در نماز جمعهی تهران بر ضرورت نداشتن چادر برای بانوان و کافی بودن همین پوشش مرسوم در میان برخی زنان تهرانی سخن به میان میآورد و در دولت آقای خاتمی، «یوسفی اشکوری» در کنفرانس برلین اصل حجاب را مستفاد از قرآن نمیداند و با انکار ضروری بودن، آن را امری شخصی پنداشته و در نتیجه، امری نسبی، قراردادی و یا همچون آداب و رسوم اجتماعی تلقی کرده است. بر طبق این مبنا هر کس بر اساس میل شخصی خود میتواند حجاب را رعایت کند یا آن را کنار بگذارد.

 

آقای خاتمی نیز در پاسخ به پرسش خبرنگاران شبکهی تلویزیونی «ان.اچ.کی» ژاپن اظهار داشت: «اگر این حجاب و پوشش مانع حضور زن و بروز شخصیت زن شود، قطعاً مضر است ولی اگر بتواند جامعه را به سلامت بیشتری بکشاند و زمینه را برای فعالیت بیشتر زنان فراهم آورد منفی نیست، مشکل این نیست که زنان چگونه لباس بپوشند، مشکل این است که زنان بتوانند در عرصههای مختلف حضور داشته باشند و صلاحیت خود را نشان دهند.»

 

وی در دیدار با دانشآموزان و اولیای مدرسهی دخترانهی «سروش» تاریخ 13/8/76 میگوید: «اینکه میگوییم حکومت اسلامی است به این معنا نیست که دختر ما قانع شده باشد که حجاب خوب است، او ممکن است در این باره سؤال داشته باشد و باید بتواند سؤالاتش را مطرح کند.

 

مثل این است که میگوییم باید مالیات بدهیم و یا مثل این است که میگوییم نباید از چراغ قرمز عبور کنیم اما دختر ما، پسر ما، حق دارد که سؤال کند که چرا؟ یا ما میتوانیم او را قانع کنیم یا او میتواند ما را قانع کند یا هیچ کداممان قانع نمیشویم. ما حق خودمان را داریم و او حق خودش را»

 

آقای هاشمی رفسنجانی در فیلم انتخاباتی ریاست جمهوری 84، تیر خلاص به حجاب زد و هر نوع پوششی را اعم از هر نوع رنگ، مد، ضخامت و نازکی را حجاب دانست و در پاسخ به پرسش یکی از سؤال کنندگان که میپرسد آیا هر نوع پوششی حجاب است، میگوید:

 

«هر نوع پوششی که باشد! این تابع میل خود افراد، خانواده، محیط و خانهی آنهاست!» این سخن دقیقاً ترجمان سخن اشکوری است که میگفت: «حجاب امری شخصی است و تابع نظر، میل و سلیقهی خود افراد است.»

 

براساس همین تفکر غلط، برخی مدعیان اصلاحات مثل: «شیرین عبادی، فریبا داوودی مهاجر، شادی صدر، مهرانگیز کار، رمضانپور ـ معاون مهاجرانی در وزارت ارشاد ـ ، فرناز قاضی زاده و ...» زمانی که پس از فتنهی 88 به خارج از کشور گریختند و فرصت کشف حجاب برایشان پیش آمد، به طور رسمی کشف حجاب کرده و به صورت بیحجاب در رسانههای غربی و ضد انقلاب حاضر شدند!

 

شاید بتوان حدس زد که سایر دوستان آنها نیز چنان چه چنین فرصتی برایشان فراهم گردد چادر و روسری را از سر برداشته همانند آنها کشف حجاب خواهند کرد. به ظاهر این نوع تفکر به وسیلهی رهبر جریان انحرافی وارد دولت اصولگرای محمود احمدی نژاد نیز شده است!

 

زیرا از یک سو نسبت به طرح عفاف و حجاب با نیروی انتظامی همکاری نمیکند و از سوی دیگر نسبت به خبرنگار زنی که در برابر ایشان کشف حجاب میکند، واکنشی نشان نمیدهد و از منظر سوم روزنامهی دولتی ایران به جای آن که در جهت تقویت فرهنگ حجاب تلاش کند با چاپ ویژهنامهی «خاتون» در جهت براندازی همین مقدار باقی مانده از حجاب تلاش میکند.

 

به راستی آیا رسالت دولت اسلامی اصلاح کجیها و بدحجابیهاست یا بیاعتنایی کردن به ناهنجاریهای اجتماعی و زیر سؤال بردن هنجارها از جمله حجاب زنان و بانوان متعهد؟! آن چه در ویژهنامهی خاتون آمده است میتوان در یک جمله، خلاصه کرد.

 

تلاش برای یک دست کردن زنان ایرانی و براندازی حجاب از نوع چادر و سپس برداشتن گامهای بعدی برای براندازی حجاب به صورت گام به گام؛ اظهارنظرهای آقای «کلهر» در ویژهنامهی خاتون، دربارهی چادر و رنگ سیاه از چند جهت قابل تأمل است که به تبیین آن میپردازیم.

 

1. حجاب مطلوب چادر است.

 

آن چه از روایات و احادیث استفاده میشود این است که زن در برابر مرد بیگانه باید از پوشش کامل برخوردار باشد تا هم از نگاه بیگانه در امان باشد و هم مرد از ارتکاب معصیت و افتادن در هوسهای شیطانی حفظ گردد. در این احادیث آمده است: «لغیر ذی محرم اربعة اثواب؛ درع، خمار، جلباب و ازار؛ حجاب زن در مواجهه با نامحرم چهار پوشش است؛ پیراهن، مقنعه، چادر و شلوار»

 

[1]خدای متعال در سورهی احزاب آیهی 59 خطاب به پیامبرش میگوید: «یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المومنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذالک ادنی ان یعرفن فلایوذین و کان الله غفورا رحیما؛ ای پیامبر به همسران، دختران و زنان مؤمنین بگو که جلابیب و چادرهای خود را بپوشند.» پوشاندن تمامی بدن به شناخته شدن به اینکه اهل عفت، حجاب، صلاح و سدادند نزدیک‏تر است، در نتیجه وقتى به این عنوان شناخته شدند، دیگر اذیت نمى‏شوند، یعنى اهل فسق و فجور متعرض آنان نمى‏گردند.»[2]

 

دولت اصولگرای احمدی نژاد از یک سو نسبت به طرح عفاف و حجاب با نیروی انتظامی همکاری نمیکند و از سوی دیگر نسبت به خبرنگار زنی که در برابر ایشان کشف حجاب میکند، واکنشی نشان نمیدهد و از منظر سوم روزنامهی دولتی ایران به جای آن که در جهت تقویت فرهنگ حجاب تلاش کند با چاپ ویژهنامهی «خاتون» در جهت براندازی همین مقدار باقی مانده از حجاب تلاش میکند.

 

دربارهی جلباب در تفاسیر دیدگاههای مختلفی از چادر گرفته تا لباسی که از مقنعه بزرگتر باشد و تا زانو را بپوشاند، ذکر شده است ولی از قراین و علایمی استفاده میشود که جلباب همین چادر ایرانی یا عبای عربی مرسوم است که به طور کامل سر و بدن زن را میپوشاند. در اکثر فرهنگ نامهها و کتب لغت، جلباب به معنای عبا یا چادر آمده است.[3]

 

در کتب تفسیر نیز مانند: «المیزان، الکاشف و ...» جلباب به معنای پوشش فراگیر که از بالای سر تا پا را میپوشاند، تفسیر شده است. در بخشی از گزارشهای تاریخی نیز تعابیری آمده است که اثبات میکند جلباب همان چادر یا عبای عربی است. به عنوان نمونه از عایشه نقل شده است: «خمرت وجهی بجلبابی؛ صورتم را به وسیلهی جلبابم پوشاندم»[4]

 

از این تعبیر استفاده میشود که مراد از جلباب پیراهن یا مانتو نیست زیرا با آنها نمیتوان صورت را پوشاند بلکه این عبا و چادر است که میتوان با آن صورت را پوشاند و به تعبیر امروزی آن، رو گرفت. همچنین در تعبیر دیگری آمده است: «سدلت احدانا جلبابها من راسها علی وجهها؛ یکی از ما ها جلباب خودش را از روی سرش به صورتش افکند.»[5]

 

از این تعبیر نیز میتوان استفاده کرد که جلباب پوششی شبیه به چادر یا عبای عربی بوده است که در مواجهه با نامحرم امکان داشته است که با آن صورتشان را نیز بپوشانند. شاهد دیگر این که دربارهی حضرت زهرا(سلاماللهعلیه) نیز همین تعبیر به کار رفته است. در مقدمهی خطبهی «فدکیه» آمده است: «لاثت خمارها علی راسها و اشتملت بجلبابها؛ حضرت فاطمه خمار و مقنعهاش را محکم بر سر بستند و جلباب که تمام آن وجود مبارک را فراگرفته بود بر تن کردند.»[6]

 

از عبارت «اشتملت بجلبابها» بهخوبی استفاده میشود که جلباب پوششی سرتاسری مانند چادر یا عبای عربی بوده که تمام بدن را از سر تا قدمها فرا میگرفته است. افزون بر آن در روایات متعددی آمده است که حضرت زهرا(سلاماللهعلیه) به هنگام خروج از منزل با عبا و چادر بودهاند.[7]

 

زمخشری نیز در تفسیر «کشاف» و آلوسی در «روح المعانی» از ابن عباس صحابی پیامبر و شاگرد مکتب علی(علیهالسلام) نقل میکند که وی جلباب را در آیهی یاد شده این گونه تفسیر کرده است. «جلباب ردایی است که از بالا تا به پایین بدن را میپوشاند.»

 

بنابراین تردیدی نیست در این که حجاب مطلوب قرآن همان حجاب جلبابی و از نوع چادر است پس باید تمامی مسؤولان امر در نهادینه کردن این نوع حجاب در جامعه بکوشند و صرف این که همسران و دختران خودشان از این نوع استفاده میکنند، کافی نیست.

 

2. بهترین رنگ برای چادر رنگ مشکی است.

 

دربارهی این که رنگ چادر باید از چه نوع رنگی انتخاب شود، بحثهای فراوانی صورت گرفته است. بیتردید تاکنون هیچ مجتهد و مرجع تقلیدی رنگ مشکی برای چادر بانوان را واجب شرعی ندانسته است ولی در مورد این که این نوع رنگ برای لباس خانمها بهتر است نیز تردیدی وجود ندارد. آقای «کلهر» در مصاحبه با خاتون این نوع رنگ را سوغات غرب برای ایران دانسته و گفته است: «این نوع رنگ متکبرانه را ناصرالدین شاه برای ایرانیان از غرب به سوغات آورده است!» در این باره چند نکته حایز اهمیت است:

 

تردیدی نیست در این که حجاب مطلوب قرآن همان حجاب جلبابی و از نوع چادر است پس باید تمامی مسؤولان امر در نهادینه کردن این نوع حجاب در جامعه بکوشند و صرف این که همسران و دختران خودشان از این نوع استفاده میکنند، کافی نیست.

 

الف) بر فرض پذیرش این تز کلهر، ایشان باید توضیح دهد که آیا رنگ مشکی چادر که امروز در بیشتر کشورهای عربی رایج است نیز سوغات ناصرالدین شاه برای کشورهای عربی بوده است؟! جای بسی تأسف است که ایشان برای اثبات مدعایش به استدلالهای سخیفی تمسک میجوید که مثلاً امروز توپ پارچهی مشکی از فرانسه، انگلیس و ژاپن به ایران وارد میشود. پس رنگ مشکی چادر از غرب به ایران وارد شده است! وارد شدن پارچهی مشکی از برخی کشورهای غربی را نمیتوان دلیل ورود این رنگ از گذشتهی دور به ایران دانست.

 

مردم ایران خود بهتر میدانند که در گذشتهی دور کرباس را در رنگرزیها به رنگ مشکی رنگ میکردند و آن را میپوشیدند. واردات امروز یک کالا نمیتواند دلیل آمدن اصل آن از غرب باشد. بسیاری از کالاهایی که امروز از غرب برای ما به ارمغان میآورند یک روز از تولیدات ایران بوده و متأسفانه امروز ما از وارد کنندگان آن شدهایم. بر فرض هم که این رنگ از غرب به ایران آمده باشد آیا میتوان گفت هر آن چه از غرب آمده است نامطلوب است؟

 

ب) در کتب لغت مانند: «لسان العرب و تهذیب اللغة و ...» جلباب را به پرده و چادر مشکی و سیاه شب ترجمه کردهاند.

 

ج) افزون بر آن قرآن که به زبان عربی روشن و مبین نازل شده است تا برای همهی مردم به خصوص مردم عصر نزول قرآن قابل فهم باشد. زمانی که این آیهی شریفه نازل شد، زنان آن روز از جلباب، چادر و پوشش مشکی فهمیدند.

 

از این رو ام سلمه همسر گرامی پیامبر خدا(صلیاللهعلیهوآله) نقل میکند وقتی آیهی جلباب «یدنین علیهن من جلابیبهن» نازل شد: «زنهای انصار از خانههایشان خارج شدند در حالی که پوششهای مشکی داشتند، گویی کلاغ بالای سر آنها نشسته است.»[8] سکوت پیامبر در برابر فهم زنان انصار گواه روشنی بر تأیید رنگ مشکی برای پوشش زنان است.

 

در کتاب روانشناسی رنگها گفته شده است که رنگ مشکی رنگ منفی و سلبی است. دکتر «ماکس لوشر» در کتاب روان شناسی رنگها صفحهی 97، مینویسد: .«رنگ سیاه به معنای «نه» و رنگ سفید به معنای «بله» است. سفید به صفحهی خالی میماند که داستان را باید روی آن نوشت، ولی سیاه نقطهی پایانی است که در فراسوی آن چیزی وجود ندارد.» درست به همین دلیل است که رنگ مشکی را برای چادر زنان بهتر میدانیم، زیرا در برابر نگاه مردان بولهوس پیام منفی میدهد

 

آن چه آقای کلهر نیز به عنوان تکبر از آن یاد میکند، تأکید بر همین نکته است که زن نباید در برابر مردان تواضع و فروتنی نشان دهد بلکه باید در برابر مردان از خود تکبر نشان دهد و این تکبر در زن امر مثبتی است و نه منفی.

 

امام علی(علیهالسلام) در حدیثی میفرمایند: «بهترین خصلتهای زنان، بدترین خصلتهای مردان است.» ایشان اشاره می‏کنند که زنان اگر مغرور باشند خود را در اختیار نامحرم قرار نمی‏دهند. حجاب از مظاهر اعتماد به نفس زنان است، اگر زنی این اعتماد به نفس را نداشته باشد، بازیچهی دست هوس بازان می‏شود. بیتردید چنین رنگی با آیات قرآن که از زنان میخواهد «ولایضربن بارجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن»[9]

 

«رنگ سیاه به معنای «نه» و رنگ سفید به معنای «بله» است. سفید به صفحهی خالی میماند که داستان را باید روی آن نوشت، ولی سیاه نقطهی پایانی است که در فراسوی آن چیزی وجود ندارد.» درست به همین دلیل است که رنگ مشکی را برای چادر زنان بهتر می‌‏دانیم، زیرا در برابر نگاه مردان بولهوس پیام منفی میدهد.

 

نباید زنان پای خود را چنان به زمین بکوبند که صدای زینت آلاتشان شنیده شود و موجب تحریک مردان گردند. از ملاک این آیه استفاده میشود که هر آن چه زن به گونهای برخورد کند که مورد توجه مردان نامحرم قرار نگیرد برایش و برای مردان بهتر است.

 

از سوی دیگر این که آقای کلهر لباس مشکی را به قابی تشبیه کرده که صورت زنان را برجسته میکند و به عبارت ایشان بدن نماست ولی لباس زنان ایرانی لباس نماست، توجه ایشان را به لباسهای زنان ترکمن جلب میکنم. خوب است ایشان انصاف بدهد که آیا زنان محجبه با چادر توجه بیننده را به خود بیشتر جلب میکنند یا حجاب زنان ترکمن؟ (*)


پی‏نوشت‏ها:

 

[1] ـ طبرسی، مجمع البیان ، ج 7، ص 204

 

[2] ـ ترجمهی المیزان، ج‏16، ص: 511

 

[3] ـ ر.ک به کتاب پرسمان حجاب اثر حسین مهدی زاده، صص 77 - 83

 

[4] ـ صحیح مسلم، ج 4 ، حدیث 2131

 

[5] ـ سنن ابوداوود، ج 2، ص 167

 

[6] ـ طبرسی، الاحتجاج، ج 1، ص 98

 

[7] ـ ر.ک به کتاب پرسمان حجاب، از صفحهی 103 به بعد

 

[8] ـ سنن ابو داوود ، ج 2، ص 182

 

[9] ـ سورهی نور، آیهی 31

 

*حجت الاسلام قاسم روانبخش؛ مدیر مسؤول نشریه‏ی پرتو/ انتهای متن/

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد