روزنامه کیهان در شماره امروز خود به مناسبت سالروز رحلت آیت الله العظمی حاج شیخ محمدتقی بهجت فومنی، از مراجع عظام تقلید، گفت وگویی را با آیت الله محمدتقی مصباح یزدی درباره مقام و منزلت آن عارف واصل و خاطراتشان از دوران تلمذ در محضر ایشان، منتشر کرده است.
ادامه مطلب ...من این خبر رو واسه این گذاشتم که کار اطلاع رسانی رو انجام بدم ولی طبیعیه که از راس یا دروغ بودن همچین خبرایی چیزی نمیدونم . . .فقط امیدوارم که راست نباشه!!
در پی سفر چند ماه قبل اسفندیار رحیم مشایی به عنوان نماینده ویژه دولت ایران به کشور بلاروس و با پیگیری های وی، بیش از 700 هزار متر از مرغوبترین زمین های شهر مینسک پایتخت کشور اروپایی بلاروس در اختیار شرکت سمگا قرار گرفته است.
بهانه واگذاری این زمین به شرکت سمگا که از سوی
چند نفر از معاونین سابق مشایی و آقا زاده های وابستگان به وی اداره می
شود، ساخت یک دهکده با سبک ایرانی در این زمین ها بوده است.
همچنین نکته
جالب توجه در جریان تاسیس شرکت "پرسپولیس اینوست" از سوی شرکت سمگا، پیوند
نزدیک مجموعه افراد فعال در جریان فتنه و اطرافیان رحیم مشایی با یکدیگر
است.
در جریان این واگذاری ها چندین تخلف عمده صورت گرفته که برخی از آنها به شرح زیر است:
1- شرکت سرمایه گذاری پرسپولیس با سرمایه اولیه یک میلیون روبل در سال 1388 از سوی دولت جمهوری اسلامی ایران (با نمایندگی سفارت ایران در بلاروس) در شهر مینسک به ثبت رسیده است و سپس دو زمین واگذار شده 70 هکتاری جهت ساخت یک دهکده توریستی و یک زمین 10 هزار متری جهت ساخت یک هتل 5 ستاره به این شرکت که هر دو در بهترین موقعیت های مکانی شهر مینسک هستند بر اساس موافقت آقای رحیم مشایی به شرکت سمگا (هلدینگی که بانک گردشگری زیر نظر آن فعالیت می کند) واگذار شده است.
2- پس از واگذاری این زمین مجموعه پیگیری هایی نیز از سوی این جریان جهت اعطای وام ارزان قیمت جهت ساخت این مجموعه ها در بانک توسعه صادرات صورت گرفته که نکته جالب توجه آن تلاش برای اعطای وام از یک بانک ایرانی جهت ساخت هتل و متعلقات آن (کازینو، بار و...) در یک کشور اروپایی است.
3- نگاهی به ترکیب هیات مدیره این شرکت به خوبی نشان دهنده پیوندهای پنهان این جریان با تیم هاشمی و خاتمی است.
در
این شرکت "مرتضی بانک" معاون حال حاضر حسن روحانی و استاندار استان کرمان
در دوره هاشمی رفسنجانی "ریاست هیات مدیره" را برعهده دارد. بانک در دوره
انتخابات میرحسین موسوی ریاست ستاد انتخاباتی حزب وابسته به هاشمی رفسنجانی
(حزب اعتدال و توسعه) را برعهده داشت و مهدی جهانگیری مدیرعامل سمگا رییس
اداره منابع انسانی وی در دوره استانداری بود.
همچنین حسین هاتفی فارمد
معاون صنایع دستی مشایی در دوره ریاست سازمان میراث فرهنگی نیز مدیرعاملی
این شرکت را برعهده گرفته است. هاتفی همچنین ارتباطات نزدیکی با برخی شرکت
های اصلی گروه العقیلی (مفسد اقتصادی مورد ادعای دولت و مقیم دبی ) در
ایران دارد.
در ماههای اخیر نیز بسیاری از اعضای هیات مدیره شرکت سمگا
مانند احسان تابش (آقازاده فردی که قبلاً مشایی معاونت وی را در وزارت کشور
برعهده داشته است) و از سال گذشته به عنوان نماینده بخشی از سهام سازمان
میراث فرهنگی به عنوان عضو و نایب رییس هیات مدیره سمگا مشغول به کار شده
نیز در سفرهای گوناگون به بلاروس به پیگیری وضعیت زمین های واگذار شده
پرداخته اند.
4 - نکته جالب توجه اینکه در سایه غفلت نهادهای نظارتی و پس از طرح خبرهایی در هفته های اخیر در زمینه شرکت سمگا، این شرکت اقدام به فروش زمین های رایگان واگذارشده به خود، به چندین میلیون دلار نموده و خبر آن را در وب سایت خود منتشر کرد!
منبع مشرق
مشرق- یکی
از نشانههای آدمهای ضعیف (و ترسو) دیر واکنش نشان دادن نسبت به خطر،
توهین و هرگونه گرفتاری و دردسر است. این افراد چون نمیخواهند با خطر
مواجه شوند سعی میکنند آن را نبینند. مثلاً اگر دقت کنید، وقتی یک مدیر در
محیط اداره یکی از کارمندان زیر دستش را به دلیلی توبیخ میکند، به او
هشدار میدهد، یا چیزی میگوید که معنایی توهینآمیز دارد، بسته به میزان
ترس یا شجاعت آن کارمند، مدت زمانی طول میکشد که تهدید مذکور به رسمیت
شناخته شود. (معمولاً کارمند یاد شده میگوید: بله؟... متوجه نشدم... در
مورد کدام مسأله صحبت میفرمائید؟... چطور؟... از چه نظر؟) در این موارد،
این خطرات و تهدیدها نیستند که ابهامآمیزند، بلکه ابهام در ذهن و نوع
ادراکات مخاطب است. یعنی مخاطب چون «نمیخواهد» نمیفهمد. اگر بخواهیم
قاعده یادشده را به ابعاد مادی و جسمانی محدود کنیم (که بتوان با زبان آمار
و ارقام از آن صحبت کرد) این موضوع در بین طیفهای مختلف ورزشکاران تحقیق و
آزمایش شده. تحقیقات نشان میدهد که ورزشکاران نسبت به آدمهای معمولی،
گاهی تا حدود چهار برابر سریعتر نسبت به پیامهای دریافتی عصبی واکنش نشان
میدهند. (و گویا بسکتبالیستها در این زمینه رکورددار هستند و بعد
پینگپنگ و بوکس و بدمینتون و...) مثلاً اگر یک آدم معمولی هنگام عبور از
عرض یک خیابان ناگهان از پشت سر صدای بوق ماشین بشنود، این پیام عصبی حدود
سه تا چهار دهم ثانیه طول میکشد که برای مغز دارای مفهوم شود. و دو سه
برابر این مدت زمان طول میکشد که شخص واکنش مناسب نشان داده و از خطر
احتمالی دور شود. (اما آدمهای ورزشکار به مراتب با سرعت بیشتری متوجه خطر
شده و نسبت به آن واکنش مناسب نشان میدهند.) در این بین برخی از حیوانات
واقعاً شگفتانگیزند. مثلاً گرگ حیوانیست که اگر از روبهرو به آن شلیک
کنید، در فواصل بیشتر از پنجاه متر گاهی میتواند مسیر گلوله را تشخیص داده
و جاخالی دهد. یا برخی از عنکبوتها در کسر کوچکی از ثانیه، میتوانند
هنگام مبارزه با رقیب بارها ضربه بزنند یا دفاع کنند.
الغرض، تا پیش از
انقلابات اخیر در کشورهای اسلامی (از واقعه یازده سپتامبر به بعد) طبق
آمارهای رسمی فقط در عراق و افغانستان حدود یک میلیون نفر کشته شدهاند!
نمیدانم تا به حال به ورزشگاه آزادی تهران رفتهاید؟ وقتی ورزشگاه تعطیل
میشود، برای لحظاتی طولانی همینجور امواج جمعیت است که در خیابانها و
محوطههای اطراف راه میروند و حرکت میکنند. این ورزشگاه که بزرگترین
استادیوم حاضر در ایران معاصر است، در حسّاسترین بازیها چیزی حدود صد
هزار نفر جمعیت را در خود جا میدهد. حالا حساب کنید یک میلیون جنازه
خونآلود چقدر جا میگیرد؟! اگر این جنازهها را مثلاً به فاصله یک متر از
یکدیگر به صورت قطار کنار هم بخوابانیم، میشود هزار کیلومتر! اگر بنا بود
جنازه یکی از دوستان خود را بین این همه آدم پیدا کنید، چقدر باید راه
میرفتید؟ تقریباً از تهران تا مشهد... قدیمها وقتی با پای پیاده از این
مسیر به زیارت امام رضا(ع) میرفتند، گاهی دو سال طول میکشید. درخت نه!
بوتههای خار کنار جاده نه! جنازه... جنازه آدم! آدمهای مسلمان. و
بدبختانه اکثراً از جمعیت شیعیان ساکن این مناطق. شیعیانی که ناخواسته و
ندانسته، بر حسب تقدیر ساکن مناطقی شدهاند که بیش از شصت درصد منابع نفت و
گاز جهان را در خود جای داده است. استاد معلم در آن مثنوی معروف (که به
مناسبت شهادت آوینی سروده بود) میگوید:
جنازهها، جنازهها، جنازههای خونچکان
تو شیر شرزه خود نهای، دمی به لابه می تکان...
میگوید،
اگر شیر شرزه و شجاع نیستی، حداقل مثل سگ، به نشانه عجز و التماس دمی تکان
بده! نمیخواهم بحث را «شیعه و سنی» کنیم، اگرچه وهابیت کثیف آلسعود، این
کفتارهای نوکر آمریکا و انگلیس در طول این سالها از شرایط بحرانی امت
اسلامی حداکثر سوءاستفاده را کردهاند و سالهاست در پاکستان و افغانستان و
عراق و... وقاحت و حماقت به خرج میدهند. از آن طرف مسلمانان را به جهان
آدمهایی خونخوار، بیمنطق و بنیادگرا (!؟) معرفی میکنند و از این سو حتی
دعا کردن را برای مبارزان حماس و حزبالله حرام میدانند؛ در افغانستان
فتوا میدهند نوزادی که در شکم زن شیعه است، غنیمت جنگی محسوب شده و
میتوان به بردگیاش گرفت! و در یمن و بحرین... بگذریم. (مولوی و سعدی هم
سنی بودند و «ملاعمر» هم اسم خودش را گذاشته سنّی!)
در برجهای دوقلو
چند نفر کشته شدند؟ برای انتقام هریک آپارتمان، به خاک سیاه نشاندن یک کشور
اسلامی – به صورت رسمی! بعد از یازده سپتامبر رسانههای آمریکایی کاری
کردهاند که امروز در هریک از کشورهای عضو پیمان ناتو، حتی در
دورافتادهترین شهرهای کوچک، هرجا تقی به پوقّی بخورد (مثلاً وقتی یک رانند
مست در اتوبان حادثهآفرینی کند و چهار-پنج اتومبیل با هم تصادف کنند و
ده-بیست نفر رهگذر در محل حادثه اجتماع کنند و...) فوراً مردم به یکدیگر
خیره شده و در نخستین ابراز نظر میپرسند: باز هم مسلمانهای تروریست؟! چند
نفر بودند؟ از کجا فرار کردند؟ و... ماجراهای فتنه انتخابات یادتان هست؟
هنوز از نخستین شلوغیها چند ساعت نگذشته بود که وزارتخانههای خارجه
انگلیس و آمریکا و فرانسه و... با محکمترین و شدیدترین ادبیات دیپلماتیک
اعلام موضع کردند. درست مثل گرگها و عنکبوتهای یادشده در ابتدای این
نوشتار! تا حس کردند شرایطی به وجود آمده که شاید بتوان به جمهوری اسلامی
ضربه زد – حتی اگر هر آدم عاقلی تشخیص بدهد که این نظام با این کارها ساقط
شدنی نیست – معطل نکردند. احمقها آنقدر عجله کردند و شتابزده وارد میدان
شدند که خودشان باعث دردسر عوامل فتنه شدند. مردم ایران صد سال دیگر هم
دلشان با انگلیسیهای کثیف صاف نمیشود. نهتنها ایران، بلکه مردم هیچ
کشوری به این راحتی جنایت آمریکا را در هیروشیما و ناکازاکی و ویتنام و الی
ماشاءالله... فراموش نمیکنند. (ژاپن بیچاره عملاً تسلیم شده بود! دلیلی
نداشت صدها هزار زن و بچه و پیر سالخورده را به بدترین و خبیثترین شکل
جزغاله کنند؟! فقط برای اینکه از جمعیت آینده کره زمین زهر چشم بگیرند...)
بیبیسی و شبکههای آمریکایی آنقدر سریع و شدید وارد عمل شدند که منفوریت
خود را فراموش کردند. با این حال در برخی موارد به یکی – دو ساعت نکشید؛
تمام کشورهای غربی کاردار سفارتها را به وزارت خارجه خودشان فراخواندند و
به وقیحانهترین شکل در امور داخلی ایران دخالت علنی کردند!
اما نهادهای
رسمی از این نظر چگونهاند؟ چقدر طول میکشید یک هشدار و اعلام خطر از
رشتههای عصبیمان با صخرهنوردی و قلاب فلزی و... وجب به وجب صعود کند و
بالا برود و به مغز برسد؟ چند سال؟
عربستان سعودی این اواخر یکی-دو تا
تیم فوتبال فرستاده ایران. بنده خداها خودشان میگفتند در ایران امنیت
نیست- ها! باورشان نمیشد ایران چقدر امن است. آنقدر امن است که حال آدم از
هرچه امنیت است، بهم میخورد! چند سال است حاجی ما در مقام ابراهیم دستش
را برای دعا بالا میآورد، شرطهها با باتون میکوبند روی دست پیرمرد، یا
پیرزن... که ممنوع! حاجی لا... هذا هست ال بُت فرستی... الامریکا لا بُت...
لاهبل... الحبیب... الارباب... ال انگلیس عزیز... ال ناز ناز جولی...
چند
جوان از مرحله پرت، هوس کردند بروند استادیوم حداقل چند تا شعار بدهند.
حداقل اعلام کنند که بابا! داریم میبینیم در بحرین قرآن آتش میزنید.
میفهمیم چقدر نوکر ناتو شدهاید و مثل سگ از ناوهای آمریکایی حساب
میبرید! میدانیم حتی اگر مسیحی و کمونیست هم شوید، روی ذخایر نفت
خوابیدهاید و بیخ گوش منافع ملی آمریکا و شرکتهای نفتیاش نفس میکشید. و
باید آرام نفس بکشید! چند جوان رفته بودند استادیوم آزادی، چند تا شعار
بدهند. آقای کاشانی کم مانده بود «ککتول مولوتوف» در حلق این بندگان خدا
فرو کند! که ای داد، ای هوار! مهماننوازی چه میشود؟ مگر میشود ورزش را
سیاسی کرد؟ گفتیم سیاست باید اسلامی باشد، اما نه هر سیاستی! سیاست ورزشی
امرش علی حده است. مردم بیچاره بحرین و یمن دارند مثل برگ خزان به زمین
میریزند؟ به من چه مربوط؟ فقط بگویید روی چمن استادیوم نریزند که برادران
وهابی ما اوقاتشان تلخ شود! هرجا و هرقدر که میخواهند بریزند و بمیرند
عیبی ندارد. این فوتبال است نه نمازجمعه! این توپ است، نه کلامالله مجید!
حرمت فوتبال و احترام توپ چیز دیگریست.
من نمیدانم این آزادی بیان چرا
هروقت به ما میرسد، استادیومش تعطیل است؟ چرا مردم مصر و لیبی و بحرین
«مردم» نیستند؟ نمیدانم این ارزشهای اخلاقی که همهاش نسبی و کشک است،
چرا وقتی اخلاق ورزشی میشود نسبیت عام و خاص انیشتین هم نمیتواند حریفش
شود؟ چرا میشوند بلانسبت؟ فقیرترین جوانهای زاهدانی را در دورافتادهترین
کپرها پیدا میکنند، علناً با پول و امکانات عربستان سعودی میبرند
پاکستان، ده-بیست سال بهترین خوابگاه، کمک به خانواده، مثل پشگل دلار نفتی
خرج میکنند که وهابی پرورش دهند و بیندازند جان مردم کشور خودشان.
میگویند این حساب بانکی را به اسم پدر و مادرت باز کردهایم، این بمبها
را ببند به کمرت، برو خودت را منفجر کن، همین امشب سلام ما را به پیامبر
رحمت و مهربانی برسان!
اگر اسلام از سیاست جداست، این وهابیت کثیف از
جان مردم جنوب ایران چه میخواهد؟ در یمن و بحرین چه غلطی میکند؟ چه کسی
چهره مسلمانها را به دنیا تروریست نشان داد؟ اگر جدا نیست... یکی جواب
آقای کاشانی را بدهد!
والسلام.
*نعمتالله سعیدی
به گزارش خبرنگار سیاسی مشرق، سه شرکت هرمی به نام های "پ"، "غ" و
"س" که از سوی یک شرکت هرمی بزرگ مادر تغذیه می شوند به صورت گسترده اقدام
به فعالیت هرمی و جذب اعضا به خصوص جوانان کرده اند.
در شرکت "پ" ادعا
می کند که بزرگترین تیم هرمی در آسیا است و افراد سرشناسی چون نمایندگان
فعلی و سابق مجلس، چهره های سیاسی احزاب سیاسی ، بازیگران، قضات و اساتید
دانشگاه در آن عضویت دارند.
این شرکت که با شعار "فقرزدایی" و "ارتقاء
فرهنگی با آموزش" اقدام به جذب عضو برای خود نموده است، کتاب "ن. م" و سی
دی "ر" را به عنوان منابع برای اعضا معرفی میکند.
روش کار شرکت "پ" به این صورت است که اعضای تازه وارد را در مرحله اول 3 روز به صورت اختیاری و در مرحله بعد 3 روز به صورت اجباری در اتاقی حبس کرده و با آموزش یکسان بر روی عقیده اعضا کار می کند.
مشرق به زودی گزارشی درباره این شرکت ها منتشر خواهد کرد.
سازمان عفو بین الملل در گزارش سالانه خودش نوشته که این شبکه های اجتماعی مثل فیس بوک و توییتر و . . . . . هم در خدمت مردم کشور های منطقه هستن و هم در خدمت حکومتهای دیکتاتور ولی با همه این اعترافات این سازمان از این شبکه ها تمجید کرده و لی این شبکه ها رو مثل یه شمشیر دو لبه دونسته . . . . گفتنیه که این شبکه ها امروزه کاملا علیه مردم کار میکنن و حتی اگه شما یه صفحه با عنوان فلسطین در اونجا ایجاد کنید خیلی سرسع حذف میشید
به گزارش مشرق، حسین قاسمی فرماندار سابق شیراز با اشاره به بخشی از مفاسد اقتصادی جریان انحرافی خصوصا توسط یکی از سران این جریان به نام "م.ش.م" گفت: این گروه یک مافیای اقتصادی بانفوذ و پنهان تشکیل داده است در حدی که میتوان آن را یک باند تبهکار اقتصادی نامید.
وی افزود: یکی از زمینخواران شیراز به نام "ع. م"، به دو لیدر جریان انحرافی در تهران وصل شد. اوّل به م. ش. م. سپس از طریق وی به لیدر اصلی که به عنوان لیدر جریان انحرافی شهرت یافته.
قاسمی ادامه داد: لیدر جریان انحرافی مکاتبات متعدد با بعضی دستگاههای دولتی انجام داد تا فرد فاسد فوق وارد پروزه های مسکن استان شود که البته جلوی این کار تا کنون گرفته شده است.
قاسمی با بیان اینکه آقای "م. ش. م" از سرکردگان گروه انحرافی در تهران و دبیرکل شورای "..." است، افزود: آقای "م. ش. م" در پرونده برجهای دوقلوی شیراز، که یک پرونده مفصل و مسئلهدار است، نیز وارد شد. این پروژه جنجالی سالها مورد اعتراض دانشجویان عدالتخواه شیراز بود. آقای غرقی، از مسئولان وقت نهاد ریاست جمهوری، طی نامهای به مقامات دولتی، آقای م. ش. م. را از حامیان مالکان این برج مسئله دار معرفی کرده که در تخلفات آن هیچگونه شبههای وجود ندارد.
وی در ادامه گفتگوی خود با فارس، تصریح کرد: "م. ش. م" یک فرد کاملاً مسئلهدار است و درباره فساد اقتصادی و حتی اخلاقی وی مطالب زیادی نقل میشود و انسان حیرت میکند که چنین افرادی با چنین سوابقی چگونه به مقامات حساس و مهمی رسیدهاند که به آنها امکان دستیابی به درآمدهای نامشروع میلیاردی را میدهد.
قاسمی افزود: م. ش. م (دبیرکل شورای...) کیست که مثل آهنربا مفسدان اقتصادی را به خود جذب کرده و کشش ویژهای برای جذب این گونه اراذل مالی و تبهکاران اقتصادی دارد؟ "م. ش. م" در سال 1372 تلاش میکرد دوران سربازی خود را در استانداری خراسان بگذراند ولی علیرغم اعمال نفوذ فراوان به دلیل برخی مسائل، که قابل ذکر نیست،دستگاههای مسول صلاحیت وی را رد کردند و حاضر به پذیرش وی نشدند.
فرماندار سابق شیراز ادامه داد: در سال 1376 از یکی از نهادهای امنیتی درباره "م. ش. م" استعلام کردند که مدیر حمل و نقل بنیاد مستضعفان در یکی از استانهای شرقی کشور شود ولی این نهاد صلاحیت او را حتی برای تصدی این مسئولیت جزیی، یعنی مدیریت حمل و نقل یک بنیاد در استان فوق را رد کرد و صلاحیت هیچ گونه پست مدیریتی را به وی نداد، معهذا، متأسفانه، در دوره اخیر این فرد به جایگاه حساسی دست یافته که به وی امکان دستیابی به پولهای کلان و سفرهای مکرر به خارج از کشور را میدهد.
قاسمی با تأکید بر اینکه این فرد یکی از کسانی است که در رأس جریان انحرافی قرار دارد و کاملاً اقتصادی عمل میکند، تصریحکرد: برخلاف برخی که این جریان را یک جریان مذهبی میدانند که به انحراف رفته باید گفت که اینها یک جریان منحرف اقتصادی سیاسی هستند که یکی از شاخصه های اصلی آنها سوءاستفاده مالی و غارت بیپروای بیتالمال است.
به گزارش مشرق، رادیو و تلویزیون ملی آمریکا (NPR) طی برنامهای به نمایش 12 دختر مسلمان میپردازد که ابتدا حجاب بر سر دارند و سپس در برابر دوربین این شبکه، حجاب خود را برداشته و شروع به لبخند زدن میکنند .
در این میان حرکت خانمی ایرانی به نام صابره جعفرزاده بسیار جالب است که حتی حاضر نشده تا برای لحظاتی در این برنامه کشف حجاب حتی برای نمایش ظاهری روسری بر سر کند.ر اساس این گزارش، یکی از دختران حاضر شده در این برنامه ضد اسلامی، "صابره جعفرزاده" دختر منوچهر جعفر زاده از کارمندان دفتر حافظ منافع ایران در واشنگتن است.
صابره جعفرزاده هم اکنون در مرکز مطالعاتی وزارت امنیت داخلی در دانشگاه مریلند مشغول به کار است اما در کنار شغل اصلی خود پروژه هایی را به سفارش دفتر حافظ منافع ایران در واشنگتن انجام می دهد.
قابل ذکر است خواهر وی خانم سعاد جعفرزاده قبلا در مرکز آمریکایی صلح USI مشغول بکار بوده که اکنون در مرکز صلح و شبکه توسعه کار می کند و در زمان انتخابات ریاست جمهوری علیه نظام ، بسیج ، شورای نگهبان ، احمدی نژاد و ... همراه با خانم باربارا اسلوین چندین مقاله و گزارش در رسانه های آمریکا منتشر کرده است.نوچهر جعفرزاده پدر سعاد و صابره از جمله دوستان نزدیک سرکرده گروه انحرافی و محمد خزاعی، سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل است. منوچهر جعفرزاده علی رغم تلاش برخی نهاد های نظارتی مبنی
بر پایان ماموریتش در واشنگتن با حمایت محمد خزاعی به کار خود در دفتر
حافظ منافع ایران در واشنگتن ادامه میدهد و تاکنون تلاشها برای برکناری
وی بیفایده بوده است.
به گزارش مشرق، صابره جعفرزاده که اینک 27 سال
سن دارد و گفته خودش از 9 سالگی آزادنه حجاب بر سر میکرده اما در 23 سالگی
از داشتن حجاب پشیمان شده دلیل برداشتن حجابش را اینگونه در برنامه کشف
حجاب رادیو و تلویزیون ملی آمریکا توضیح میدهد: در جامعه ایرانیان
آمریکایی، حجاب یک نماد سیاسی، به معنای تائید رژیم اسلامی حاکم بر ایران
است.
تحصیلات دانشگاهی جعفرزاده در رشته حقوق بوده و وی به عنوان
تحلیلگر سیاسی و قانونی "مرکز سلامت و امنیت داخلی" آمریکا نیز فعالیت
میکند.
لازم به ذکر است حدود یک میلیون زن مسلمان در آمریکا زندگی
میکنند که بر اساس گزارش "مرکز تحقیقات پیو" 43 درصد از آنها همواره با
حجاب در انظار عمومی ظاهر میشوند.
جالب اینجاست که آقای منوچهر
جعفرزاده تحت حمایت آقای خزایی در مناسبتهایی که رییس جمهور به آمریکا می
آید وی را مسؤول دعوت ایرانیان مقیم آمریکا کرده و در حقیقت یکی
ازگردانندگان اصلی مراسم رئیس جمهور بوده است.
نکته جالب اینکه این
خانم با گرایشات شدید ضددولتی و حمایت علنی از جریان فتنه در برنامه های
سال گذشته رییس جمهور در نیویورک در حالی که حجاب مصلحتی بر سر داشت، با
جدیت در کنار دوستان خاص رییس جمهوری مشغول انجام وظایف محوله بود! وی در
پایان سفر نیز از بودجه دولتی که بارها علیه اش قلم زده و سخن گفته به
مدد تیم جریان انحرافی حق الزحمه ناچیز! خود را دریافت کرد.
صابره جعفرزاده در حال حاضر از همکاران و مرتبطین ویژه شورای عالی ایرانیان خارج از کشور می باشد.
حال باید با صدای بلند از وزارت خارجه پرسید؛ در دفتر حافظ منافع ایران در واشنگتن چه خبر است؟
جریان انحرافی در مفاسد اقتصادی غوطهورند
به گزارش مشرق به نقل از اداره کل روابط عمومی و تشریفات قوه قضاییه آیت الله صادق آملی لاریجانی در جلسه امروز مسئولان عالی قضایی به تلاشهای صورت گرفته در رژیم گذشته برای دور کردن مردم از اسلام و روحانیت اشاره کرد و افزود: همه ما میدانیم که در اواخر دوره طاغوت، رژیم به ترویج ملیتگرایی و ایرانیگرایی افراطی و بر پا ساختن جشنهای آنچنانی پرداخته بود که هدفی جزء کمرنگ کردن نقش اسلام و نقش عالمان دین نداشت.
گروه فرهنگی مشرق ، نویسندهی این کتاب «دیلیپ هیرو» روزنامهنگار هندی مقیم لندن، مورخ و کارشناس مسایل سیاسی است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی چند بار به ایران سفر کرده و آثار زیادی را دربارهی ایران به رشتهی تحریر درآورده است. کتابهای «ایران در حکومت روحانیون» (1984.م)، «ایران: انقلاب از درون» (1998.م)، «طولانیترین جنگ» (1989.م)، «همسایه آری، دوست نه: ایران و عراق پس از جنگ [خلیجفارس]» (2001.م) و «ایران امروز» (2006.م) آثار وی میباشند که راجع به ایران منتشر شدهاند.