به نقل از مهر، سایت خبری آمریکایی "CounterPunch" در مطلبی با عنوان
"آتشفشانی از دروغ ها" نوشت: «باراک اوباما که قول داده بود شرف اخلاقی را
برای کاخ سفید پس از دوران پرفریب جرج بوش بازیابی کند، هم اکنون خود را
زیر آتشفشان فعالی از دروغ ها دفن می کند که این دروغ ها بیشتر و نه
انحصارا به اسامه بن لادن ربط دارد.»
در این مقاله به قلم "الکساندر
کوکبرن" آمده است: «به زحمت یک جمله در خطابه یکشنبه شب اوباما پیدا می شد
که بتوان از خلال آن به واقعیت ملموسی در مورد چگونگی کشته شدن بن لادن
دست پیدا کرد.
عکس کاخ سفید از اوباما، کلینتون و مشاوران ارشد
امنیتی که در مورد جزئیات چگونگی کشته شدن بن لادن حرف می زدند، به نظر
کاملا ساختگی می آمد. گویی آنها حرف هایشان را از قبل آماده کرده بودند و
از این خبر که دنیا را تکان داده بود، هیچ تعجبی نکرده بودند.
جالب
آنکه "لئون پانتا" در برخی محافل تایید کرده بود که فیلم کشتن بن لادن
زمانی که به کاخ سفید رسید، مهر و موم باز شده بود. این بدان معناست که طبق
ادعای وی، فیلم می تواند پرش داشته و یا برخی قسمت های آن برداشته شده
باشد.
پانتا همچنین تایید کرد که بن لادن مسلح نبوده و تصدیق
کرد که تحت قوانین نظامی، بن لادن باید اسیر می شد، اما بعد به طور سربسته
اضافه کرد بن لادن نوعی مقاومت عجیب کرده است. اما روشن است از آنجایی که
وی مبتلا به بیماری های کبد و کلیه بود، نمی توانست از یک حدی بیشتر مقاومت
کرده باشد. این درحالی است که رئیس جمهور آمریکا قبل از آن گفته بود بن
لادن در زمان حمله نیروهای آمریکایی مسلح بوده است.
کاخ سفید ادعا
می کند که موضوعات بسیار ظریف از انتشار عکس های صورت بن لادن جلوگیری می
کند و لازم است پس از بررسی دی ان ای برخی اطلاعات بیشتر فاش شود. اما این
نیز یکی دیگر از دروغهای اوباما است. زیرا زمانی که به هر حال حتی به صورت
نمادین جسد بن لادن در آب انداخته شده است، دیگر آزمایش DNA چه دردی را
درمان می کند؟
شاید عکاس نیروی
دریایی آمریکا فراموش کرده که در لحظه آخر لنز خود را روی صورت بن لادن
متمرکز کند. ادعای اوباما در مورد حساسیت اخلاقی تهی و توخالی از آب درآمده
است. او حتی برای اثبات ادعاهایش صورت بن لادن را نشان نداد. درست
جریان زمان بوش تکرار شد که هنوز تمام جهان تردید دارند که صدام حسین کشته
شده و یا در گوشه ای از جهان به راحتی زندگی می کند. یا حتی بعدها فیلم
هایی منتشر شد که نشان می داد صدام خودش را دار زده و بوش هرگز نتوانست
واقعیت را برای افکار عمومی روشن کند.
داستانی که اوباما
یکشنبه شب از کاخ سفید تعریف کرد، این است که سازمان اطلاعات آمریکا در اوت
گذشته در مورد مخفیگاه بن لادن اطلاعاتی را به دست آورد و در ماههای
گذشته به طور پنهانی بن لادن را زیر نظر گرفت. این حرف کاملا توخالی است.
سه ساختمان سه طبقه شناخته شدهترین ساختمان های محل زندگی بن لادن بودند.
یکی از افسرهای پاکستانی آن منطقه به ما گفت: «خانه ای که بن لادن در آن
زندگی می کرد، از سالها پیش تحت نظر بود و به هیچ وجه اینچنین نبود که
فقط در طول چند ماه تحت نظر بوده باشد. حتی بارها و بارها نیروهای آمریکایی
به این خانه حمله کرده بودند.» این مطلب را بسیاری دیگر از افسرها تایید
کرده اند.
گاهی اوقات انسان تردید می کند که آیا اوباما طرح ترور
اسامه بن لادن را امضا کرده و یا او نیز کاملا بی خبر بوده است. به هر حال
اینها فقط تعدادی از دروغ هایی بودند که باراک اوباما سعی کرد با کمک گرفتن
از آن به خیال خودش افکار عمومی جهان را فریب دهد.»
مدیر مؤسسه مطالعات علوم سیاسی چین مدل حکومتی جمهوری اسلامی را منحصر به فرد و سیستم پایدار دانست و گفت: ایران با این مدل حکومتی توانسته به کشور مهمی در آسیا و منطقه تبدیل شود.
ادامه مطلب ... به نقل از روزنامه صهیونیستی "جروزالم پست"، "مئیر داگان" در روز جمعه
گفت: «حمله نیروی هوایی اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران جنگی منطقهای به
راه میاندازد که اسرائیل نمیتواند پایان آن را پیش بینی کند.»
وی در کنفرانسی در "دانشگاه عبری" در بیت المقدس تاکید کرد: «حمله هوایی به راکتورهای هستهای ایران احمقانه خواهد بود.»
داگان
همچنین افزود: «هر کس میخواهد به ایران حمله کند باید متوجه باشد که این
اقدام میتواند باعث شروع جنگی منطقهای شامل شلیک موشک از ایران و حزب
الله در لبنان شود. مسئله ایران باید یک مسئله بین المللی شود و ما باید به کار خود برای به تعویق انداختن برنامه هستهای ایران ادامه دهیم.»
جروزالم پست نوشت: «این اولین بار است که داگان مخالفت خود را با حمله علیه تاسیسات هستهای ایران به طور علنی اعلام میکند.»
رئیس
سابق سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی در گذشته خواستار تداوم اقدامات
مخفیانه علیه ایران و سرمایه گذاری در خصوص گروههای مخالف در ایران با هدف
سرنگونی حکومت ایران شده بود.
وی همچنین در ماه ژانویه پیش از
آنکه سمتش را ترک کند در پیش بینی جدید مدعی شد ایران در سال 2015 به
تسلیحات هستهای دست پیدا میکند.
منبع: فارس
روزنامه سوئیسی لوتان روز یکشنبه 11 اردیبهشت 1390 (اول مه 2011) در
یادداشتی جزئیاتی دقیق از روند سازمانی تولید و انتشار استاکس نت ارائه
داده است.
در این یادداشت که به قلم سرژ دومون نوشته شده آمده است:
«اطلاعات موثق حاکی از آن است که اسرائیل تلاشهای گستردهای را برای تقویت
توانش در جنگ رایانهای به کار گرفته است.
این موضوع از ماه ژوئن 2007 سرعت بیشتری گرفته است. در
آن زمان ایهود باراک که به تازگی در راس وزارت جنگ کابینه ایهود اولمرت
قرار گرفته بود به همراه ژنرال اموس یادلین، رئیس وقت اطلاعات نظامی
اسرائیل، موسوم به "امان" تصمیم گرفتند جنگ سایبری را به یکی از ارکان
راهبرد ارتش تبدیل کنند. در آن زمان این دو چند بار با یکدیگر دیدار کردند.
باراک
در خصوص جنگ سایبری مردد بود، اما مخاطبش وی را متقاعد کرد بر روی این
استراتژی جدید شرط بندی کند و به او توضیح داد که ویروس های ساخت اسرائیل
ممکن است سیستم های رایانه ای مدیریت پرتاب موشک های حزب الله و ارتش های
سوریه و ایران را فلج کند.»
یادلین که رئیس سرویس اطلاعات ارتش اسرائیل بود دو ماه پیش بازنشسته شد و جای خود را به آویو کوخاوی داد.
دومون سپس با اشاره به تصمیم یادلین مبنی بر توسعه بخش سایبری امان نوشته است: «در
آن زمان چندین واحد ارتش اسرائیل مسئول جنگ رایانه ای و محافظت در برابر
نفوذ دشمن بودند یکی از این واحد ها "مامرام" نام دارد که رایانه مرکزی
ارتش را اداره می کند و اعضای آن به طور داوطلبانه به مدت 6 سال استخدام می شوند.
بخش
دیگری که در جنگ های سایبری دخالت دارد بخش لوتم است که 9 سال پیش با هدف
نظارت بر امنیت رایانه ای ارتش تاسیس شده بود. واحد های دیگر دخیل در جنگ
سایبری عبارتند از امان که مسئول رمز گذاری و رمزگشایی ارتباطات اطلاعات نظامی است. موساد و شاباک واحد امنیت کل از سال 1979 آکادمی علمی بسیار محرمانهای به نام تالپیوت در ارتش ایجاد شده که سالانه 50 دانشجو می پذیرد که مسئول ساخت سلاح های آینده از جمله در بخش رایانه ای برای ارتش اسرائیل هستند.»
نویسنده
سپس به توضیح چگونگی تاسیس واحد 8200 در امان –که منابع غربی قبلا گفته
بودند تهیه کننده استاکس نت است- می پردازد و می گوید: «اموس یادلین طی 5
سال ریاستش در راس سازمان اطلاعات نظامی، این واحدها را بیش از پیش فعال
کرد. وی همچنین واحد 8200 را بیش از همه
واحدهای دیگر توسعه داد. این واحد محرمانه ترین ساختار درون امان است که
مسئول شنودها و دریافت ارتباطات الکترونیکی به هر شکلی است.
واحد
8200 سازمانی مخفی درون سازمان مخفی به شمار می رود. اموس یادلین در سال
2009 با بیان اینکه این واحد به اندازه کافی کارآمد نیست رئیس آن را تغییر
داد و فردی را که متخصص عملیات ویژه بود در راس آن نهاد قرار دارد و همچنین
به واحد سایبر اجازه داد مستقل عمل کند. واحد سایبر از واحدهای کوچک زیر
مجموعه 8200 بود که مسئول عملیات نفوذ در سیستم های رایانه ای دشمن به
شمار می رفت.»
نویسنده لوتان سپس برای نشان دادن میزان محرمانه بودن این پروژه ها می گوید: «نام این واحدها در هیچ نمودار ساختاری سازمان ها مشاهده نمی شوند و از آنجا که نامی به آنها داده نشده اند رسما وجود ندارند.»
دومون
در بخش دیگری از مقاله خود مشخصا به موضوع استاکسنت پرداخته و آورده است:
«یکی از کارکنان سابق واحد تالپیوت که امروزه مشاور خصوصی است می گوید
ایده فلج سازی سیستم های ایران در این واحدهای بسیار کوچک متشکل از چند صد
نابغه رایانه ای شکل گرفت. وی ادامه داد البته این مسئله یک شب صورت نگرفت و
چندین گروه که گاه رقیب هم بودند بر روی پروژه های جنگهای سایبری فعالیت
کردند. به احتمال زیاد این مسئله با همکاری سازمان های مخفی امریکایی صورت
گرفته است.»
نویسنده در انتهای مقاله توضیح داد که چرا اسرائیلی ها
روی آوردن به حملات سایبری را مقرون به صرفه می دانند. دمون از قول منبع
اسرائیلی خود می نویسد: «ایده اصلی کارشناسان نظامی اسرائیل این است که
نفوذی ماهرانه از دو نظر جالب توجه است. از یک سو در مقایسه با حملات
کلاسیک خسارات شدیدتری وارد می کند و از سوی دیگر هیچ اثری از منشاء حمله
از خود به جا نمی گذارد. به علاوه از لحاظ مادی هزینه سنگینی ندارد و این
موجب می شود عاملان آن دوباره حمله ای دیگر را ترتیب دهند.»
این
مقاله با وجود عرضه اطلاعات قابل توجه به این موضوع اشاره نکرده است که
استاکس نت هرگز نتوانست تاسیسات هسته ای ایران را از کار بیاندازد طوری که
آمانو، هم شفاهی و هم در گزارش های مکتوب تایید کرد روند غنی سازی در ایران
نه تنها کند نشده بلکه به طور مستمر و با آهنگ ثابت ادامه دارد.
منبع: ایران هستهای
این مطلب را روزنامه انگلیسی ایندیپندنت به نقل از
گزارشگر خود نوشت. پاتریک کاکبرن در گزارش خود می نویسد: یک ضرب المثل
قدیمی در خاورمیانه می گوید: «کنار رودخانه بنشین تا جسد دشمنت را ببینی که
شناور می شود.»
این ضرب المثل مصداق روشنی برای رهبران ایران در
بهار امسال است که بیداری اعراب به طور غیر منتظره ای دشمنان آنان را در
منطقه سرنگون یا ضعیف کرده است. در حالی که آمریکا می کوشید عرصه را بر
ایران تنگ کند، این شیوه سخت گیری به علت تحولات منطقه به هم خورد. تحولات
دنیای عرب موجب شد آمریکا همان اشتهای اندکی که برای مقابله با ایران داشت
را نیز کم کم از دست بدهد.
ایندیپندنت می افزاید: سیاست آمریکا در
خاورمیانه و چالش جدید این کشور در قبال تحولات خاورمیانه و توجه به این که
حمایت یا عدم حمایت از جنبش های طرفدار دموکراسی در کشورهایی مانند بحرین
یا یمن چه پیامدهای مثبت یا منفی برای دشمن اصلی یعنی ایران دارد، یادآور
کشمکش طولانی است که آمریکا از زمان سقوط حکومت پهلوی با ایران داشت.
گزارشگر
ایندیپندنت که دو ماه در تهران حضور داشته، با اشاره به آرامش و ثبات فوق
العاده در ایران نوشت: یکی از روزنامه نگاران طرفدار جنبش سبز با بیان این
که بزرگ نمایی دولت های دیگر درباره تظاهر اپوزیسیون در ایران اشتباه است،
می گوید: «مشکل این است که تصویر وقایع کنونی ایران در خارج برآمده از
ایرانیان خارج از کشور است و غالباً زاده افکار و آرزوهای آنها یا تبلیغاتی
خود آن هاست.»
کاکبرن درباره قدرت فزاینده ایران می نویسد: 10 سال
پیش ایران با دشمنانی در شرق و غرب از جمله طالبان در افغانستان و صدام
حسین در عراق روبرو بود. آمریکا هر دوی این حکومت ها را ساقط کرد، اما
مداخله اش چنان مقاومت نیرومندی را در این کشورها برانگیخت که حمله نظامی
این کشور به ایران را منتفی کرد. اکنون مبارک بدون هیچ عملی از سوی ایران،
رفته است و عربستان هم به دلیل خیزش های اطراف خود در تزلزل است. اینک رژیم
های مخالف ایران از آنچه تصور می شد، ضعیف تر و احمق تر شده اند.
نویسنده
ایندیپندنت در پایان می نویسد: سران حکومت ایران با کنار آب نشستن می
توانند از تماشای بقایای مرده بسیاری از مخالفان خود بر روی آب خشنود
باشند. این در حالی است که به اندازه کافی کاری برای گسترش انقلاب اسلامی
نکرده اند.
اندیشکده "مرکز مطالعات استراتژیک و بین الملل" آمریکا در مقالهای از
مواضع دوگانه آمریکا در قبال آزادی اینترنت در خاورمیانه انتقاد کرده و می
نویسد: «اگرچه واشنگتن بودجهای 30 میلیون دلاری برای آزادی اینترنت در
جهان اختصاص داده است، اما به برخی کشور ها تجهیزات مانیتورینگ و محدود
کننده اینترنت فروخته است.»
آمریکا در جنگ آزادی اینترنت در
خاورمیانه در هر دو جبهه می جنگد. این کشور با تعیین بودجه هایی طرفداران
دموکراسی را آموزش می دهد. "موسسه دموکراتیک ملی" که تحت حمایت مالی کنگره
آمریکا قرار دارد، به تازگی به توسعه وب سایت "اوسط" برای مخالفان عرب
کمک کرد.
در عین حال، شرکت های آمریکایی همچنین در فراهم کردن
فناوری مورد استفاده برای سانسور اینترنت نیز دست دارند. شرکت "ناروس"
متعلق به شرکت بوئینگ که مقر آن در کالیفرنیاست، شرکت های "تلهکام" مصر و
عربستان سعودی را به نرم افزارهایی مجهز کرد که با کمک آنها می توان به
استراغ سمع آنلاین و ردیابی افراد مبادرت کرد.
برخی دیگر از کشورهای
عربی نیز نرم افزار "اسکوئید" را که تحت حمایت مالی موسسه علوم ملی
آمریکا قرار دارد، خریداری کرده و از آن برای مسدود کردن مطالب نوشته شده
مخالفان استفاده میکند.
همچنین کشورهای حوزه خلیج فارس از فناوری
فیلتر هوشمند "مکآفی" آمریکا استفاده میکنند که می تواند وب سایت های
ناخواسته از جمله وب سایت های مخالفان سیاسی را مسدود کند.
وزارت خارجه بودجه "آزادی اینترنت" را به اجرا نگذاشته است
البته
اینها پیام های متناقضی هستند که از سوی واشنگتن ارسال می شوند. در حالی
که هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا خواستار "تعهد جهانی به آزادی
اینترنت" شده است، اما جمهوری خواهان همچنان به عدم اختصاص بودجه 30 میلیون
دلاری وزارت خارجه تصویب شده از سوی کنگره برای مبارزه با سانسور اینترنت
اعتراض دارند.
منبع: فارس