چند سال قبل طرحی در سایت وزارت دفاع آمریکا به قلم "رالف پیترز" منتشر شد که درباره خاورمیانه جدید بود. آمریکا طرحی برای تبدیل خاورمیانه به چیزی که خودش میخواست داشت تا این منطقه مهم جهان را در کنترل خودش در بیاورد. حمله به عراق، افغانستان، نابودی حزب الله لبنان و حماس بخشی از این طرح آمریکا بود، اما به قول قدیمی ها "شتر در خواب بیند پنبه دانه"
در
این چند سال خاورمیانه بزرگترین اتفاقات دنیا را شاهد بود، آمریکا به
افغانستان و عراق حمله کرد، اما این کشورها باتلاقی برای آمریکا شدند.
اسرائیل به لبنان حمله کرد تا حزب الله را نابود کند، اما در جنگ ۳۳ روزه
شکست سختی خورد. بعد هم اسرائیل به غزه حمله کرد، اما در جنگ ۲۲ روزه باز
هم مجبور به عقب نشینی شد. همه میدانستند که روح انقلاب اسلامی در وجود
حزب الله و حماس وجود دارد که باعث شد صهیونیستها را شکست داده و سر
جایشان بنشانند.
اتفاقات در همین جا تمام نشد، بلکه داستانی که
آمریکا شروع کرده بود، ادامه پیدا کرد؛ اما نه به دست آمریکا بلکه به دست
مسلمانان منطقه.
بزرگترین
قدرت آمریکا در خاورمیانه حکومتهای دست نشانده هستند. "بن علی" و "حسنی
مبارک" از جمله آن حاکمان دست نشانده آمریکا در منطقه بودند که از سوی
مردم فراری شدند.
حکومت کشورهایی مثل یمن، عربستان، اردن،
کویت، الجزایر و… از حمایتهای ویژه آمریکا بهره میبرند تا همچنان بتوانند
مردم مسلمان منطقه را در خواب نگه دارند، اما موج
بیداری اسلامی در خاورمیانه به راه افتاده است و هر روز بیشتر از قبل در
برابر حاکمان ظالم ایستادگی کرده و آنها را بیرون میکنند تا بتوانند با
باورهای اسلامی در برابر زور گوهای عالم بایستند.
جریان
مقاومت در برابر کفر و ظلم در مسلمانان بیدار شده است. حالا ملتها بیدار
میشوند تا صدها سال حکومت استعمارگران در منطقه را پایان بدهند. بی جهت
نیست که غربیها از بیداری اسلامی به وحشت افتادهاند، چون با بیدار شدن
مسلمانان دیگر آنها نمیتوانند مردم خاورمیانه و حتی مردم جهان را استعمار
کنند.
مقام معظم رهبری خاورمیانه جدید را یک خاورمیانه اسلامی و
انقلابی نامید که بر خلاف برنامه ریزی غربیها درباره خاورمیانه است. به
اعتراف غربیها این انقلابها ادامه انقلابی است که در ۲۲ بهمن سال ۵۷ در
ایران پیش آمد و به زودی در بیشتر کشورهای عربی اتفاق خواهد افتاد.
انقلاب
مردم تونس و مصر به همه جهانیان امید داد که آنها هم میتوانند در برابر
حکومتهای دست نشانده غرب بایستند و سرنوشتشان را در دست خودشان بگیرند.
میرحسین موسوى، نیمه اسفند سال1387 با شکستن دو دهه سکوت، وارد میدان رقابت دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شد. وی بعد از 20 سال! در مقابل دوربین صداوسیما حاضر شد و با این ادعا که صداوسیما در این دو دهه به سراغ وی نرفته است! به سیاهنمایی از عملکرد دولت نهم پرداخت.
تکنیک های تبلیغاتی؛ از سازماندهى هرمى تا نماد رنگی
میرحسین
موسوى، نخست وزیر سابق ایران نیمه اسفند سال1387 در حالى وارد میدان
رقاب دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شد که پیش از او سید محمد خاتمى
به عنوان نماینده جریان اصلاحات در این کارزار وارد شده بود. اینکه اصلاح
طلبان بعد از ماهها برنامهریزى رئیس جمهورى پیشین را به حضور در انتخابات
راضى کرده بودند یک باره به سمت موسوى رفتند جزء معماهاى سیاسى این دوره
از رقابتهای انتخاباتى است.
میتوان ادعا کرد طراحى پشت صحنه
حضور موسوى در انتخابات را لیدرهاى سه گروه سیاسى سازمان مجاهدین انقلاب،
کارگزاران و مشارکت در دست داشتند و با هماهنگى این سه گروه بود که یک باره
تمامی رسانهها و کمپینهاى انتخاباتى اصلاح طلبان پشت سر موسوى صف آرایی
کردند.
چنان که یکى از عناصرانتخاباتى موسوى توصیف مىکند،
شکلگیرى کمپینهاى انتخاباتى موسوى این بار بر اساس یک سازماندهى پیچیده و
نیمه پنهان صورت مىگرفت.
دو تشکل سازمان مجاهدین انقلاب و
مشارکت که از سوی شمارى از نیروهاى امنیتى سابق و حزبى اداره مىشوند، یک
سازماندهى هرمى را براى حرکت انتخاباتى موسوى تدارک دیدهاند که نمونه
بارز آن ایجاد تشکلهاى موسوم به گروه 88 بود که در هر یک از شهرستانها و
استانها ساختار خوشهاى را براى عضویت 35 هزار نفرى سازمان داد.
الگوهاى
مبارزاتى انقلابهاى رنگى که در تببلیغات انتخاباتى موسوى به راه افتاد
براى اولین بار ماهیت و سرشت رقابت انتخاباتى در ایران را دگرگون ساخت.
البته در انتخابات ریاست جمهورى سال 84 نیز برخى نامزدها سعى کردند از برخى
تکنیکهاى انتخاباتى رایج در غرب بهره گیرند. یا در این دوره نامزد دیگر
اصلاح طلبان (کروبی) به صورت عریان در میتینگهاى انتخاباتىاش شعار
"تغییر" باراک اوباما را بالای سر خود نصب کرد. اما شیوههایى که در ستاد
موسوى براى تهییج اجتماعى و به صحنه آوردن به ویژه جوانان بالاشهرى به کار
بسته شد، جنس و ابعاد متفاوتى داشت. [1]
یاران موسوى در
مبارزه انتخاباتى خویش، تجربه جنجالى نوینی به وسیله بهرهگیرى از
عناصر "رنگ"، "جوانان" و "شبکههاى ارتباطى" را به نمایش گذاشتند. این
موضوع به نوعی الگو برداری از روش انقلابهای مخملین در کشورهای اروپای
شرقی بود.
بارزترین حرکت در این الگوى تبلیغاتى، ساختن اشعار و
آهنگهایى براى تمسخر و تخریب چهره رقیب است. این اشعار و آهنگها به
ویژه با بهرهگیرى از دو ابزار پیامک و فضاى اینترنتى به سرعت در سطح کشور
ترویج و توسعه مىیافت. آنچه تیم طراح ستاد موسوى پیش مىبردند در واقع
به خدمت گرفتن تمامی صاحبان مشاغل به ویژه طیف هنرمندان و وبلاگ نویسان
براى ترسیم چهره سیاه و دیوگونه از دولت بود به گونهاى که حس بیزارى و
انزجار مردم علیه رقیب برانگیخته شود.
این سیستم تبلیغاتی موسوی
با حمایت گسترده محافل بیگانه مواجه شد و موسوی هرگز از این حمایتها
اعلام برائت نکرد. وی پس از انتخابات و درجریان آشوبهای پس از آن هم به
صورت گسترده از امکانات اینترنتی و... برای معرفی خود به عنوان یک
اپوزیسیون بهره میگیرد.
اولین گام در ارتباطگیرى با این فضاى
انتخاباتى را دو رسانه فارسى زبان متصل به نهادهاى اطلاعاتى آمریکا و
انگلیس یعنى (BBC) و (VOA) برداشتند، به گونهاى که به فاصله زمانى کوتاهى
این دو رسانه تمامی فعالیتهاى ستاد اصلاح طلبان را تحت پوشش قرار دادند.
از سوی این دو شبکه تمامی نیروهاى خارج نشین یا فرارى اپوزیسیون براى حمایت
از نامزد اصلاح طلبان بسیج شدند و حاصل این تلاشها همان موج سبزى بود که
به ویژه در تهران و شهرهاى بزرگ به راه افتاد.
راه اندازى موج سبز
به همراه شلوغى در خیابان و مانور جوانان به ویژه در ساعات پایانى شب
همراه بود تا از این راه نیروهاى غیرسیاسى و دور از میدان رقابت را پشت سر
نامزد اصلاح طلبان گرد آورد. این مسئله بدیهی است که موسوی با بازی
جریانهای افراطی وارد میدان شد و با شکست سکوت 20 ساله، چهره متزلزل و
عصبی خود را بار دیگر به نمایش گذاشت.[2]
جریانهای
افراطی چون سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، حزب مشارکت، اعضای افراطی حزب
کارگزاران، مجمع روحانیون مبارز و... هدایتگر واقعی این جریان هستند.
جنگ
روانی طراحی شده از سوی این افراد که اصل را بر هجمه همه جانبه به عملکرد
دولت نهم و بهره جستن از مؤلفههای فریب، تهمت و دروغ گذاشته بودند، کار
را به آنجا رساند که اولویت اول تمام سخنرانیها و برنامههای میرحسین،
سیاهنمایی و تخریب چهره دولت نهم قرار گرفت.[3]
اوج
این جنگ روانی را میتوان در مناظره تلویزیونی میرحسین مشاهده کرد، آنجا
که وی بعد از 20 سال قهر با مردم! در مقابل دوربین صداوسیما حاضر شد و با
متهم کردن صداوسیما مبنی بر اینکه در این دو دهه به سراغ وی نرفته است!
حمله به دولت نهم را آغاز کرد و با استدلالهای عوام فریبانه به ترسیم
چهرهای سیاه از عملکرد دولت نهم پرداخت.
اما اتاق عملیات روانی
دوم خرداد که دیگر میرحسین را در محاصره همه جانبه خود قرار داده بود،
دست از کار نکشید و بر شدت هجمهها افزود و با تأکید مشدد بر اتهام
"دروغگو" بودن رئیس جمهور، دست به ارائه آمار ساختگی به قصد زیر سؤال بردن
آمار واقعی کرد. مناظرههای بعدی میرحسین به همین منوال گذشت و برخی
مناظرهها؛ حتی مناظره دیگر رقبا مثل کروبی-رضایی و یا رضایی-موسوی، به
"تریبون آزاد 90 دقیقهای" برای حمله همه جانبه به دولت نهم تبدیل شد.
منبع: برهان
وزارت معارف رژیم صهیونیستی طی دستوراتی جدید اعلام کرده است: باید امتحان درس تاریخ دبیرستانهای عربی در اسرائیل دربرگیرنده چند سوال مهم باشد: نخست وقایع قرن بیستم، دوم تاریخ ملت اسرائیل تا هولوکاست و سوم فاجعه ملت یهودی بین سالهای 1933 تا 1945.
روزنامه عبری زبان معاریو نوشته است: سوال مهم این است که آیا دانش آموزان عرب ملزم به یادگیری مساله هولوکاست خواهند بود یا نه؟
وزارت معارف پیش از این در الزام آور بودن تدریس این مساله دخالتی نداشت.
به نوشته این روزنامه، نتایج نظرسنجی در مدارس عربی نشان میدهد که دانش آموزان عرب ترجیح میدهند منابع دیگری در خصوص هولوکاست را بخوانند.
"حسین علیزاده"، دیپلمات ایرانی که در جریان آشوب های پس از انتخابات با پناهنده شدن به فنلاند به جمع فتنه گران پیوست، در مصاحبه ای با شبکه دولتی صدای آمریکا به تفاوت فتنه سبز ایران با انقلاب مردم مصر اشاره کرده و گفت: «تفاوت جنبش سبز ایران با انقلاب مردم مصر در استراتژی آن است.»
ه نقل از مشرق، "پاتریشیا ایچ. کوشلیس"، تحلیلگر مسائل سیاسی و از مقامات ارشد بخش دیپلماسی عمومی وزارت خارجه ایالات متحده آمریکا در مقالهای با بحثبرانگیز خواندن رویکرد جدید وزارت خارجه آمریکا در راهاندازی صفحاتی به زبانهای فارسی و عربی در شبکههای اجتماعی "توییتر" و "فیسبوک" با هدف برقراری ارتباط مستقیم با جریانات مخالف با نظام سیاسی در ایران و جهان عرب، مینویسد: «آنگونه که "جودیت مکهیل"، معاون وزیر امور خارجه در دیپلماسی عمومی عنوان کرده، هدف وزارت خارجه آمریکا از این کار "مشارکت در مباحث جاری در این کشورها"، "دسترسی به افراد آنلاین و انتقال دیدگاهها و ارزشهای آمریکایی به آنها" و "تلاش برای رسیدن به آیندهای بهتر و مرفهتر" است.»
رهبر معظم انقلاب اسلامی، صبح دیروز در دیدار هزاران نفر از کارگران سراسر
کشور، «پیشرفت» را سرنوشت روشن و قطعی ملت ایران خواندند و با اشاره به
جایگاه و شأن بسیار مهم «کارگر» در اسلام و منطق عقلایی افزودند: پایبندی
همه «بخش های دولتی، غیردولتی و مردم» به الزامات سال جهاد اقتصادی، موجب
جهش در ایران بزرگ و سرافراز خواهد شد.
در این
دیدار که در آستانه روز جهانی کارگر برگزار شد، رهبر انقلاب اسلامی، از
منظر منطق عقلایی، عنصر «کار و کارگر» را حلقه بی بدیل و بسیار مهم تأمین
نیازهای حیاتی فرد و جامعه برشمردند.
ایشان در روشن نمودن بیشتر
جایگاه «کار و کارگر» افزودند: شأن کارگر در اسلام از منطق عقلایی نیز
بالاتر است، چرا که اسلام، کارِ کارگر را عبادت و عمل صالح می داند و نبی
مکرم بر دست کارگر به عنوان دستی که آتش به آن نمی رسد، بوسه می زنند.
حضرت
آیت الله خامنه ای، با اشاره به نقش جامعه کارگری در به ثمر رسیدن مبارزات
ملت با رژیم ستمشاهی افزودند: در اوایل انقلاب اسلامی نیز عوامل و عناصر
چپ آن روز، یعنی کمونیست ها، خیلی تلاش کردند جامعه کارگری را در برابر
اسلام و نظام قرار دهند، اما کارگران صدای دین را «صدای آشنا و مطلوب» خود
دانستند و در مقابل این توطئه، ایستادند.
رهبر انقلاب اسلامی، شرکت
گسترده کارگران در دفاع مقدس و پس از آن، حضور در میدان کار، تلاش و پیشرفت
را نشانه هایی از تعهد عمیق جامعه کارگری به اسلام، انقلاب و ایران
برشمردند و خاطرنشان کردند: کارگر با غیرت و با شرف ایرانی، کار خود را
پیکار و مبارزه می داند و با کار مجدانه، مبتکرانه و مبتنی بر ذوق و
استعداد ایرانی، با دنیای استکبار و کسانی که رکود و سقوط اقتصادی کشور را
دنبال می کنند، مبارزه و مقابله می کند.
ایشان سیاست کلی نظام و
مسئولان را ایجاد همدلی و صمیمیت میان عناصر دخیل در مقوله «کار» دانستند و
در عین حال خاطرنشان کردند: البته کسانی در کشور هستند که به کارگران ظلم
می کنند و حقوق آنان را نادیده می گیرند، ولی سیاست کلی نظام اسلامی،
همفکری و همدلی «کارگر، کارفرما و دستگاه های مسئول» است.
رهبر
انقلاب اسلامی، با اشاره به اقدامات و طرح های مهم دولت برای حل مسائل و
بهبود وضع جامعه کارگری افزدند: باید به گونه ای برنامه ریزی و اقدام کرد
که جامعه کارگری از جوامع برخوردار و بهره مند کشور شود.
ایشان در
بخش دیگری از سخنانش، با اشاره به سال جهاد اقتصادی افزودند: دشمن به همراه
ادامه تلاش های خود در عرصه های فرهنگی، امنیتی، سیاسی و دیگر عرصه ها،
مبارزه با اسلام و جمهوری اسلامی را عمدتاً روی «اقتصاد» متمرکز کرده است
تا میان مردم با نظام و دولت شکاف ایجاد کند و به همین علت، باید با همه
توان و با تکیه بر اخلاص، فهم و بصیرت به مبارزه و جهاد با دشمن شتافت.
رهبر
انقلاب اسلامی، با تأکید بر مسئولیت همه «بخش های دولتی، خصوصی و عموم
مردم» در سال جهاد اقتصادی، جامعه کارگری را به «اتقان» در کارها
فراخواندند و افزودند: کار را باید محکم، دقیق و درست انجام داد.
ایشان
بالا بردن کیفیت کالاهای ایرانی را از دیگر مسئولیت های جامعه کارگری و
کارآفرینان دانستند و خاطرنشان کردند: باید کاری کنیم که کالای داخلی در
نظر مصرف کننده ایرانی و غیرایرانی کالایی مطلوب، بادوام و زیبا باشد که
البته دستگاه های دولتی، باید پیش نیازهای تحقق این هدف از جمله آموزش
مهارت های گوناگون را تأمین کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای، تلفیق
«هنر و توانایی» ایرانی را زمینه ساز تقویت کیفیت تولیدات داخلی برشمردند و
افزودند: برخی محصولات داخلی، دارای قدرت رقابت و برخی دیگر به مراتب بهتر
از کالاهای مشابه خارجی اند که باید این ویژگی را به همه کالاها و مواد
تولیدی خوراکی، پوشاکی و وسائل زندگی تعمیم داد.
ایشان در همین
زمینه افزودند: باید عرصه تولید کالای برتر در داخل کشور را به همت
کارگران، مهندسان و سرمایه گذاران، به عرصه ای دیگر برای تجلی شعار «ما می
توانیم» تبدیل کنیم.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به عده ای که
مصرف کالای خارجی را نشانه نوعی «تشخص و برتری» می پندارند، افزودند:
دلبستگی به تولیدات بیگانه و بی اعتنایی به تلاش کارگر ایرانی، بیماری و
عادت بدی است که پول و ثروت کشور را به جیب کارگر خارجی سرازیر می کند.
رهبر
انقلاب اسلامی، مصرف کالاهای ساخت داخل را یکی از مجاهدت های ضروری در سال
جهاد اقتصادی دانستند و افزودند: به موازات استقبال مردم از تولیدات
داخلی، لازم است کیفیت و مرغوبیت این کالاها، به اندازه قانع کننده ای
برسد.
حضرت آیت الله خامنه ای در تشریح وظایف مسئولان در سال جاری،
ایجاد اشتغال و کارآفرینی را بسیار مهم خواندند و افزودند: پرداختن به
زیرساخت های اقتصادی در سراسر کشور، توجه کامل به مسأله صنعت و کشاورزی، از
جمله مسائل بسیار ضروری و تجلی جهاد فی سبیل الله است.
رهبر انقلاب اسلامی، بخش پایانی دیدار با کارگران را به مسائل منطقه و ناکامی دشمنان در مقابل ایران اختصاص دادند.
ایشان
با یادآوری تلاش مستمر دستگاه های ضدبشری استکبار برای ضربه زدن به جمهوری
اسلامی افزودند: آنها می خواستند با منزوی کردن ایران، نظام اسلامی یعنی
«نماد عظمت و شرف اسلامی و انسانی» الهام بخش دیگر ملت ها نشود؛ اما ملت
ایران و «جمهوری اسلامی»، اکنون، در سلسله قیام های پرعظمت مردم منطقه، بیش
از همیشه مورد توجه و احترام ملت ها قرار گرفته اند و دولت آمریکا،
منفورترین دولت ها در اذهان ملت های منطقه است.
ایشان در همین زمینه تأکید کردند: فردای منطقه، به برکت همت و حرکت ملتها در راه اسلام، به مراتب از امروز منطقه، بهتر خواهد بود.
حضرت
آیت الله خامنه ای، ناکامی دشمنان و توفیق روزافزون ملت ایران را نشانه
صدق وعده های الهی دانستند و افزودند: ملت، دولت و مسئولان ایران با یاد
خدا و در راه خدا، به تلاش و حرکت خود ادامه می دهند و پروردگار کریم نیز،
فضل و رحمت خود را، همواره نصیب این ملت خواهد کرد.
در آغاز این
دیدار، آقای شیخ الاسلامی وزیر کار و امور اجتماعی به نقش بی بدیل نیروی
انسانی در تحول و پیشرفت اقتصادی اشاره کرد و گفت: این وزارت با همکاری
نمایندگان کارگران و کارفرمایان «سند ملی کار شایسته» را برای گسترش
اشتغال، صیانت از نیروی کار و دفاع از حقوق کار و تولید، تدوین و تصویب
کرده است و گام های خوبی برای اصلاح سیاست ها، قوانین و مقررات برداشته
است.
آقای شیخ الاسلامی افزود: توجه به اشتغال جوانان و توسعه مشاغل
خانگی، معرفی مفاخر کارگری و کارفرمایان نمونه، واگذاری سهام عدالت، اجرای
بیمه تکمیلی کارگران، اعطای وام مسکن مهر و کارت خرید اعتباری، از جمله
اقدامات انجام شده و در دست انجام این وزارتخانه است.
منبع: khamenei.ir
به گزارش اشراف ژنرال
رابرت کلر گفت: «فضا به صورت فزایندهای در حال فشردگی، رقابت و جدال است و
خطر موجود در فضای مجازی که رسانه الکترونیکی گسترده فناوری اطلاعات و
ارتباطات است، "واقعیت و جایگاه امروز آن" است.»
به گفته کلر، خطر
بالقوهای زیرساختهای حیاتی کشور ما را تهدید میکند؛ که شامل آسیبهای
ذاتی اینترنت، افزایش تجاوز و تعدی و گاهی اوقات دشواری یافتن منبع حمله
کننده است.
کلر اظهار میکند: «من به دنبال تعریف مجدد نقش قانون
اساسی نظامی نیستم، اما در جستجوی یافتن پاسخ این سؤال هستم که نحوه به
کارگیری مسؤلیتهای نظامی برای امنیت ملی چالشهای فضای مجازی بدون زیر پا
گذاشتن آزادیهای مدنی مردم چگونه است.»
به عقیده ژنرال در اینجا فضای UNL و برنامه قانون مخابرات میتواند مفید باشد.
وی گفت: «این برنامه دقیقاً همان چیزی را که ما انتظار داریم برآورده میکند.»
کلر
معتقد است با فرماندهی استراتژیک ایالات متحده مستقر در پایگاه نیروی
هوایی آفوت در جنوب اوماها، UNL و دانشجویان حقوق آن "فرصتی برای ترسیم یک
جزء جدید مهیج و مهم قانون را" دارند.
او میپرسد: «آیا شما
میتوانید خطی بکشید که دقیقاً کارهایی که ارتش باید انجام دهد را از
کارهایی که نباید انجام دهد جدا کند؟ به ما در پیدا کردن مسیر خود در این
راه کمک کنید.»
کلر گفت: «فضا در حال شلوغ شدن و به چالش کشیده شدن
است و دیگر پناهگاهی بیخطر برای تعداد انگشت شماری از کشورها نیست. در
1957، فقط ماهواره اسپوتنیک روسی در مدار زمین قرار داشت. اما امروزه 60
کشور در فضا فعالیت میکنند و بیش از 1100 ماهواره در مدار زمین فعال است.
با این ترافیک زبالههای فضایی به جا میماند و خطر برخورد بیشتر وجود
دارد.»
وی گفت: «تراکم در فضا باعث به وجود آمدن نگرانیهای واقعی
میشود. لازم است که ملتها در مورد برنامههای فضایی خود مسؤلیت پذیر
باشند و بعد از پایان عمر ماهوارههایشان به آنها رسیدگی کنند.»
کلر
گفت: «پیشنهادات غیرنظامی شدن یا "خلع سلاح" فضا، موضوعات مهم رسیدگی را
پیش میکشد. فضاپیما میتواند برای مقاصد تهاجمی استفاده شود؛ اگر آنها به
ابزار برخورد تبدیل شوند.»
معاون دیپلماسی عمومی و روابط عمومی وزارت امور خارجه آمریکا در کمیته روابط خارجی سنا در نشستی با عنوان "آینده دیپلماسی عمومی" برنامههای استراتژیک دیپلماسی عمومی وزارت امور خارجه را تشریح نموده است.
گزارش
مذکور با عنوان "دیپلماسی عمومی: تقویت درگیرسازی آمریکا با جهان" یک
"چهارچوب استراتژیک" است که به عنوان پایه و اساسی برای دیپلماسی عمومی در
بودجه سال مالی 2012 عمل خواهد نمود.
هدف از ارائه این گزارش، تهیه نقشه راه برای دیپلماسی عمومی و تضمین هماهنگی بین دیپلماسی عمومی و اهداف سیاست خارجی است.
در
این گزارش همچنین توجه استراتژیک به چگونگی پشتیبانی برنامهها، ساختارها و
منابع دیپلماسی عمومی از اهداف سیاست خارجی مورد بحث قرار گرفته است.
در این چهارچوب کاری پنج "اولویت استراتژیک" مطرح شده است:
1. شکلدهی به روایت (طراحی استراتژیهای پیشگیرانه به منظور اطلاعرسانی، الهامبخشی و ترغیب)؛
2. توسعه و تقویت روابط بین مردم (ایجاد اعتماد و احترام متقابل از طریق توسعه برنامهها و پلتفرمهای دیپلماسی عمومی)؛
3. مبارزه با افراطیگرایی خشونتآمیز (مبارزه با تبلیغات افراطگرایان خشونتطلب، بیاعتبارسازی و مشروعیت زدایی از القاعده و ایجاد و تقویت نظرات و صداهای محلی معتبر)؛
4. اطلاعرسانی بهتر در فرایند سیاستگذاری (اطمینان از اینکه در سیاست خارجی، عقاید افکار عمومی خارجی نیز جای داده شدهاند)؛
5. اختصاص منابع در راستای اولویتهای کنونی (تقویت ساختارها و فرایندها برای تضمین وجود یک دیپلماسی عمومی مؤثر و هماهنگ).
در این چهارچوب کاری به دو تغییر ساختاری عدیده نیز اشاره شده:
انتصاب
یک معاون دستیار وزیر برای نظارت بر پشتیبانی رسانهای خارجی در "اداره
روابط عمومی" (PA) جهت پشتیبانی از فعالیتهای رسانهای و هماهنگسازی آن
دسته از عملکردهای دفتر روابط عمومی که بر مخاطبین خارجی، شامل مراکز
مطبوعاتی خارجی، قطبهای رسانهای منطقهای و واحدهای واکنش سریع متمرکز
هستند.
انتصاب یک معاون دستیار وزیر در حوزه دیپلماسی عمومی در هر
کدام از ادارات منطقهای برای افزایش حضور دیپلماسی عمومی در ادارات
منطقهای؛ بدین ترتیب فعالیتهای مرتبط با دیپلماسی عمومی با یکدیگر بهتر
ادغام شده و ارتباطات قویتری بین معاونت دیپلماسی عمومی و روابط عمومی
وزارت امور خارجه (R) و دفاتر منطقهای به وجود آید.
در جلسه مذکور
علاوه بر خانم جودیث مکهیل به عنوان معاون دیپلماسی عمومی وزارت خارجه
آمریکا، سه تن از معاونان سابق دیپلماسی عمومی، یعنی اولین لیبرمن، کارن
هاگز و جیم گلاسمن سخنرانی کردند.
منبع: مشرق